94 1531 100 1 اسنشن معنی اسنشن در لغت نامه دهخدا اسنشن. [ اَ س ِ ش ِ] (اِخ ) موضعی در جنوب شرقی لوئیزیانا (آمریکا) بمساحت 420 میل مربع. اکثر اراضی آن دشت های ریگزار و بخشی بزرگ از آن در معرض طوفان نهر می سی سیپی است و این بخش بسیار حاصلخیز است و نیشکر و ذرت در آن روید.اسنع را بخوانید. اسنشن در دانشنامه آزاد پارسی اَسنشنرجوع شود به:آسانسیون اسنشن را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها farbod > weather report م.ه.ش > I am کوثر > half sister Dalvi > occultist Sana & sama > anything else مهسا > سایه ی وحشت نازنین فاطمه ترکانلو > Lovely unicorn سبحان > lumped نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعFarhoodرهگذرdi darkestarSuperSUA.C.Eسحر نجات پورعلی باقری فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته تفکر امیز گریسته اند cruise army مرساد حسرت آمیز تسخیر ناپذیر تحسین آمیز