97 1567 100 1 استیلا/'estilA/مترادف استیلا: برتری، تسخیر، تسلط، تفوق، چیرگی، سلطه، سیطره، غلبه، قدرتبرابر پارسی: چیرگی، پیروزی، دستیابی معنی استیلا به فارسی استیلا۱ - ( مصدر ) دست یافتن بر زبردست شدن چیره شدن بر . ۲ - ( اسم ) چیرگی غلبه . ۳ - بودن کوکب در درجه ای از برخی که در آن برج و درجه او را حظی از حظوظ خمسه باشد . استیلا پیدا کردن( مصدر ) ۱ - مالک شدن تملک پیدا کردن ۲ - تسلط یافتن مستولی شدن . استیلا یافتن( مصدر ) ظفر یافتن بر چیره شدن بر . استیلا یافت بر را بخوانید. معنی استیلا در فرهنگ معین استیلا ( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل .) دست یافتن . ۲ - (اِمص .) چیرگی ، غلبه . معنی استیلا در فرهنگ فارسی عمید استیلامستولی شدن، دست یافتن، چیره شدن، پیروز شدن، چیرگی. معنی کلمه استیلا به عربی استیلاصعود , غزو , هيمنة استیلا یافت براستولي علي استیلا را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران الینا استیلا. [ اِ ] (ع مص ) استیلا. دست یافتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (تفلیسی ). غالب آمدن . غالب شدن . (غیاث ). غلبه . تمام دست یا... محمد77 تصرف پوریا13 اشغال، اشغال کردن محمود بر مسند بزرگی نشستن Yadollah Mohammadi قبول مشتری اب مالک مطلق وحید تصرف کردن . علی حیدر چیره شدن بر چیزی یا کسی معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مه > reach into a pocket مینا > hinder ریحان > سنجری Azin > neoplastic ب. الف. بزرگمهر > سر جنباندن فرهاد تقی پور > play around ب. الف. بزرگمهر > تایید پویان > مرخصی نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodامین آریاFigureDark Light محمد حاتمی نژادمحمدرضا ایوبی صانعپارسا میریوسفی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست رب جلیل حی داور نگون اقبال بنده پروری Horrifying نام کره ای غلتید