اریزو

لغت نامه دهخدا

اریزو. [ اِ زْ زُ ] ( اِخ ) اِریجو. نام یکی از رؤسای جمهور وندیک بنام دوج از سال 1632 تا 1645 م. ریاست داشته و آنگاه که کریت ( اقریطش ) تحت محاصره عثمانیان درآمد، برای نجات آن جد و جهد میکرد و در همین اثنا بدرود زندگانی گفت. ( قاموس الاعلام ترکی ). || یکی از اهالی وندیک. وی در زمان ابوالفتح سلطان محمدخان ثانی از طرف جمهوریت وندیک والی آغریبوز بود و مدت مدیدی در مقابل نیروی سلطان مقاومت کرد. ( قاموس الاعلام ترکی ). || عالمی از مردم وندیک در قرن ششم میلادی. وی درباره مسکوکات عتیقه اثر معتبری تألیف و نیز آثار افلاطون را ترجمه کرده است. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس