ارایشگر
/~ArAyeSgar/
مترادف ارایشگر: ( آرایشگر ) آراینده، چهره آرا، مشاطه، پیرایشگر، حلاق، سرتراش، سلمانی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
زاین مشاطه
آرایش کننده، کسی که دیگران را آرایش کند، سلمانی، آرایشکار هم گفته شده
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. کسی که جایی را تزئین و آماده می کند، دکوراتور.
۱. کسی که دیگران را آرایش کند، آرایش کننده، سلمانی، آرایشکار.
۲. کسی که جایی را تزئین و آماده می کند، دکوراتور.
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مشاطه, سلمانی
پیشنهاد کاربران
عروس وداماد را آرایش دادن و نکوگر پادشاه و ملکه که در ایران پنجاه سال پیش داماد را شاه و عروس را ملکه و حداقل یه روز. روی اریکه نشسته بودند و بستگان پایکوبی میکردند و عروس که تا چهل روز روزی تخت نشستاه بود وضرب المثل بود که میگفتند. .
چطور خوشبختی باشد که چهل روز بر تخت نباشد
چطور خوشبختی باشد که چهل روز بر تخت نباشد
پیراینده
آرایشگر
آرایشگر حرفه ای
معنی
کسی که آرایش میکند
آراینده، چهره آرا، مشاطه، پیرایشگر، حلاق، سرتراش، سلمانی
در افغانستان به آرایشگر ، سلمان یا سلمانی گویند.
زیباچهره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)