اداری
/~edAri/
مترادف اداری: حقوق بگیر، کارمند، مستخدم، سازمانی
برابر پارسی: اواری

فارسی به انگلیسی
مترادف ها
اداری، اجرایی، مجری
اداری، وابسته به وزیر یا کشیش
لغت نامه دهخدا
اداری. [ اِ ری ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به اداره. || عضو اداره.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - منسوب به اداره وابسته به اداره : کارهای اداری . ۲ - عضو اداره آنکه در اداره کار میکند کارمند اداره یا امور اداری . قسمتی از امور عمومی است که مربوط به اداره نمودن افراد مردم و اجرائ روز مر. قوانین است و نشان. آن ارتباط دایم مائ موران دولت با مردم می باشد .
فرهنگ معین
( اِ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - منسوب به اداره ، وابسته به اداره . ۲ - آن که در اداره کار کند.
فرهنگ عمید
۱. مربوط به اداره: میز اداری.
۲. کارمند اداره.
۳. ویژگی کاری که در اداره انجام می شود: جریان اداری.
۲. کارمند اداره.
۳. ویژگی کاری که در اداره انجام می شود: جریان اداری.
دانشنامه عمومی
اداری ( به انگلیسی: Adari ) در هند است که در اوتار پرادش واقع شده است.
اداری ۱۲٬۰۰۶ نفر جمعیت دارد.
اداری ۱۲٬۰۰۶ نفر جمعیت دارد.

wiki: اداری
اداری (رسته). رسته اداری که با نام کامل؛ رسته اداری و سرمایه انسانی نامیده می شود، از جمله رسته های پر متقاضی دانشگاه افسری می باشد که پس از طی دوره اداری توسط کارکنان استخدامی، در شعبه های عملیات نیروی انسانی ( آجودانی: Dāresāt ) تیپ، لشکر و همچنین در رکن یکم گردان ها، تیپ ها و لشکرها و معاونت های نیروی انسانی ستادهای فرماندهی نیروها و ستاد فرماندهی کل اجا فعالیت می کنند. پرسنل رسته اداری، برنامه ریزی های میان مدت و بلند مدت در چرخه تأمین و نگهداشت سرمایه های انسانی، امورات اداری، آماری، سازمانی، ترخیصی، تنبیهی، انتقالی، تشویقی، ترفیعی، انتصابی و . . . کارکنان را برعهده دارند. در قسمت های مختلف آجودانی از قبیل؛ شعبه نظامیان، وظیفه، ترفیعات، انتصابات، آمار، سازمان، صدور کارت، مرکز توزیع، اداری و ایثارگران پرسنل رسته اداری کار می کنند.
گزارش تخلف یا اشتباه در معنی
wiki: اداری (رسته)
فارسی به عربی
اداری , وزاری