احسنت
کلمه مدح وتحسین یعنی خوب کردی، کارنیکوکردی، درفارسی به معنی مرحبا، آفرین، زه گفته می شود
( فعل ) مفرد مخاطب از فعل وماضی از مصدر احسان نیکو کردی . مرحبا . آفرین . زه . خه . : خسروا . خاقانی عذرا سخن هندوی تست هندویی را ترک عذرا دادی احسنت ای ملک . ( خاقانی ) و بسبب احسنت او سلطان مرا هزار دینار فرمود . یا احسنت زدن . آفرین گفتن . یا احسنت کردن . آفرین کردن تحسین گفتن : هر دم فلک الاعظم زواج شرف خویش احسنت کند برشرف چون تو پسر بر. ( سنائی ) یا احسنت گفتن . آفرین گفتن تحسین کردن : پراکنده گویی حدیثم شنید جزا حسنت گفتن طریقی ندید . ( سعدی ) یا احسنت یافتن . احسنت شنیدن آفرین شنیدن به غزل یافتم همی احسنت به ثنا یافتم همی احسان ( فرخی )
کلمه مدح بمعنی آفرین مرحبا