اجیل
/~Ajil/
مترادف اجیل: ( آجیل ) تنقلات، خشکبار، شب چره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- آجیل مشکل گشا ؛ خشک میوه ها باشد که زنان بنذر بخشند برآمدن حاجتی را.
اجیل. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) آنکه پس ماند. آنکه درنگ کند. پس ماننده. درنگ کننده. ( منتهی الارب ). مقابل عجول. || آب فراهم شده در کولاب. ( منتهی الارب ). || گل و لای که جمع کرده میشود گرداگرد درخت خرما. ( منتهی الارب ). ج ، اُجل.
اجیل. [ اُ ج َ ] ( اِخ ) پدر عمر و عثمان و این هر دو برادر محدّث بوده اند. ( منتهی الارب ).
اجیل. [ اُ ج َ ] ( اِخ ) پدر ناعم تابعی مولای ام سلمه. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
خشک میوه
دانه های خوردنی ازقبیل پسته نخودوتخم کدوتف داده
نام ناعم تابعی مولای ام سلمه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
آجیل. آجیل به مخلوطی از خشکبار گفته می شود که بنا بر سلایق و مدل های گوناگون، ترکیبات آن فرق می کند.
آجیل از دیرباز به یکی از نمادهای فرهنگ ایرانی بدل گشته است به صورتی که برخی از مراسم سنتی ایرانیان ( مانند نوروز و یلدا ) تنها با حضور آجیل مفهوم خود را پیدا می کنند.
امروزه جایگاه آجیل میان ایرانیان از حضور در مراسم جشن و شادی فراتر رفته است و به بخشی از اعتقادات مذهبی آن ها نیز وارد شده است. در بسیاری از مراسم مذهبی ( که معمولاً توسط زنان برپا می شود ) از نوعی آجیل، موسوم به آجیل مشکل گشاد استفاده می شود که هرچند توسط هیچ مرجع مذهبی ای تأیید نشده است اما مردم بر این باورند که می تواند آن ها را در رفع مشکلاتشان یاری کند.
با توجه به باغ های گسترده پسته ایران، آجیل ایرانی نیز به مانند پسته یکی از نمونه های شناخته شده صادرات ایرانی در بازارهای جهانی محسوب می شود.
شهر فاروج در استان خراسان شمالی به شهر آجیلی معروف می باشد. بودن دکان های آجیل فروشی رنگارنگ در فواصل این خیابان که از وردی شهر تا خروجی شهر ادامه دارد زیبایی خاصی در شهر به وجود آورده است کمتر مسافری از این شهر عبور کرده و کنار جاده از دکان آجیل فروشی رنگارنگ خرید نکرده است. چون جاده ۲۲ ( سنتو ) از میان فاروج می گذرد بخشی از مردم اقتصاد خود را از طریق فروش آجیل می گذرانند. در واقع آجیلی که در فاروج فروش می رود از محصولات خود فاروج نیست و از شهرهای دیگر برای فروش به اینجا آورده می شود که به همین دلیل فراوانی، به شهر آجیلی هم معروف است، که خود زیبایی و جاذبه ای برای مسافران گذری از فاروج را ایجاد کرده است و در سال ۱۳۸۹ به لقب پایتخت آجیل و خشکبار ایران مشهور شد. کشاورزی و دامپروری از شغلهای مهم مردمان سنتی این شهر است. [ ۱]
بهترین های خشکبار و آجیل آن ها هستند که در شرایط سالم عمل آوری شده و معمولاً به صورت روزانه بو داده و به فروش برسند.
آجیل ها انواع بسیار گوناگونی دارند که نمی توان برای تمامی آن ها اسم انتخاب کرد. برخی اسامی هم که برای آجیل ها انتخاب می شود از دو شیوه نام گذاری پیروی می کند.
• شیوه اول که نام آجیل را بر اساس کاربرد آن انتخاب می کند. ( برای مثال آجیل مشکل گشا ) .
• شیوه دوم نام آجیل را بر اساس ترکیبات و اجزای آن انتخاب می کند. ( مانند آجیل شور، آجیل شیرین، چهار مغز ) .
خانواده آجیل ها دسته ای از میوه جات با پوست سخت و سفت هستند که از درختان با دانه ناشکوفا و باز عمل می آیند. در زبان انگلیسی کلمه nut به گستره بزرگی از دانه های خشکبار شده گفته می شود اما در دانش زیست شناسی تعداد مشخص و محدودی از آن ها nut ( آجیل ) هستند. آجیل ها یک منبع مهم غذایی برای حیات وحش و انسان ها محسوب می شوند. گردو، پسته، فندق، بادام، بلوط، بادام هندی، بادام زمینی جزء آجیل ها هستند. [ ۲]



این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآجیل از دیرباز به یکی از نمادهای فرهنگ ایرانی بدل گشته است به صورتی که برخی از مراسم سنتی ایرانیان ( مانند نوروز و یلدا ) تنها با حضور آجیل مفهوم خود را پیدا می کنند.
امروزه جایگاه آجیل میان ایرانیان از حضور در مراسم جشن و شادی فراتر رفته است و به بخشی از اعتقادات مذهبی آن ها نیز وارد شده است. در بسیاری از مراسم مذهبی ( که معمولاً توسط زنان برپا می شود ) از نوعی آجیل، موسوم به آجیل مشکل گشاد استفاده می شود که هرچند توسط هیچ مرجع مذهبی ای تأیید نشده است اما مردم بر این باورند که می تواند آن ها را در رفع مشکلاتشان یاری کند.
با توجه به باغ های گسترده پسته ایران، آجیل ایرانی نیز به مانند پسته یکی از نمونه های شناخته شده صادرات ایرانی در بازارهای جهانی محسوب می شود.
شهر فاروج در استان خراسان شمالی به شهر آجیلی معروف می باشد. بودن دکان های آجیل فروشی رنگارنگ در فواصل این خیابان که از وردی شهر تا خروجی شهر ادامه دارد زیبایی خاصی در شهر به وجود آورده است کمتر مسافری از این شهر عبور کرده و کنار جاده از دکان آجیل فروشی رنگارنگ خرید نکرده است. چون جاده ۲۲ ( سنتو ) از میان فاروج می گذرد بخشی از مردم اقتصاد خود را از طریق فروش آجیل می گذرانند. در واقع آجیلی که در فاروج فروش می رود از محصولات خود فاروج نیست و از شهرهای دیگر برای فروش به اینجا آورده می شود که به همین دلیل فراوانی، به شهر آجیلی هم معروف است، که خود زیبایی و جاذبه ای برای مسافران گذری از فاروج را ایجاد کرده است و در سال ۱۳۸۹ به لقب پایتخت آجیل و خشکبار ایران مشهور شد. کشاورزی و دامپروری از شغلهای مهم مردمان سنتی این شهر است. [ ۱]
بهترین های خشکبار و آجیل آن ها هستند که در شرایط سالم عمل آوری شده و معمولاً به صورت روزانه بو داده و به فروش برسند.
آجیل ها انواع بسیار گوناگونی دارند که نمی توان برای تمامی آن ها اسم انتخاب کرد. برخی اسامی هم که برای آجیل ها انتخاب می شود از دو شیوه نام گذاری پیروی می کند.
• شیوه اول که نام آجیل را بر اساس کاربرد آن انتخاب می کند. ( برای مثال آجیل مشکل گشا ) .
• شیوه دوم نام آجیل را بر اساس ترکیبات و اجزای آن انتخاب می کند. ( مانند آجیل شور، آجیل شیرین، چهار مغز ) .
خانواده آجیل ها دسته ای از میوه جات با پوست سخت و سفت هستند که از درختان با دانه ناشکوفا و باز عمل می آیند. در زبان انگلیسی کلمه nut به گستره بزرگی از دانه های خشکبار شده گفته می شود اما در دانش زیست شناسی تعداد مشخص و محدودی از آن ها nut ( آجیل ) هستند. آجیل ها یک منبع مهم غذایی برای حیات وحش و انسان ها محسوب می شوند. گردو، پسته، فندق، بادام، بلوط، بادام هندی، بادام زمینی جزء آجیل ها هستند. [ ۲]




wiki: آجیل
دانشنامه آزاد فارسی
آجیل.
آجیل (nut botany)
هر میوۀ خشک و تک دانه ای که برای پراکندن تخم باز نمی شود، مانند شاه بلوط. آجیل معمولاً از بیش از یک برچه تشکیل می شود اما فقط یک دانه شکل کامل می گیرد، رشد می کند و بقیه عقیم می ماند. دیوارۀ میوه سخت و چو ب مانند می شود و پوستۀ خارجی را تشکیل می دهد. نمونه های آجیل واقعی، بلوط و فندق است. به دانه ها و میوه های سخت پوست مختلف، مانند بادام و گردو، که در واقع هستۀ گیاهان شفت به شمار می روند، و بادام زمینی غلاف دار و آجیل برزیل، پروتئین است، اما برخی از آن ها، مانند شاه بلوط، سرشار از کربوهیدرات ها و حدود ۵% پروتئین است. از این میوه های خشک، روغن های خوراکی و صنعتی نیز تهیه می شود. بیشتر آن ها از درختان پایا و بوته ها حاصل می شوند. اگرچه غالباً از طریق کاشت به دست می آیند، اما مقدار زیادی از گردوی امریکایی و آجیل برزیلی هنوز به طور وحشی می رویند. تولید جهانی آن در اواسط دهۀ ۱۹۸۰ حدود ۴ میلیون تُن در سال بود.
آجیل (nut botany)
هر میوۀ خشک و تک دانه ای که برای پراکندن تخم باز نمی شود، مانند شاه بلوط. آجیل معمولاً از بیش از یک برچه تشکیل می شود اما فقط یک دانه شکل کامل می گیرد، رشد می کند و بقیه عقیم می ماند. دیوارۀ میوه سخت و چو ب مانند می شود و پوستۀ خارجی را تشکیل می دهد. نمونه های آجیل واقعی، بلوط و فندق است. به دانه ها و میوه های سخت پوست مختلف، مانند بادام و گردو، که در واقع هستۀ گیاهان شفت به شمار می روند، و بادام زمینی غلاف دار و آجیل برزیل، پروتئین است، اما برخی از آن ها، مانند شاه بلوط، سرشار از کربوهیدرات ها و حدود ۵% پروتئین است. از این میوه های خشک، روغن های خوراکی و صنعتی نیز تهیه می شود. بیشتر آن ها از درختان پایا و بوته ها حاصل می شوند. اگرچه غالباً از طریق کاشت به دست می آیند، اما مقدار زیادی از گردوی امریکایی و آجیل برزیلی هنوز به طور وحشی می رویند. تولید جهانی آن در اواسط دهۀ ۱۹۸۰ حدود ۴ میلیون تُن در سال بود.
wikijoo: آجیل
مترادف ها
اجیل، آجیل
مهره، سرپیچ، جوز، اجیل، چرخ دنده ساعت
پیشنهاد کاربران
درباره ی واژه ی �آجیل� و ریشه ی آن، توضیحاتی که دادید جالب هستند، اما بیایید بر اساس منابع زبان شناسی و فرهنگ های معتبر فارسی بررسی کنیم:
- - -
✅ ریشه شناسی واژه ی �آجیل� از نظر منابع معتبر:
... [مشاهده متن کامل]
1. دهخدا:
> آجیل = خشکبار. میوه های خشک مانند بادام، پسته، فندق، کشمش و …
ریشه اش از ترکی یا عربی دانسته نشده، بلکه واژه ای نوساخت فارسی دانسته شده است.
2. فرهنگ معین:
> آجیل: مخلوطی از میوه های خشک مانند پسته، بادام، کشمش و. . .
توضیحی درباره ی ریشه ی ترکی آن نیامده، اما به عنوان یک واژه ی پذیرفته شده در فارسی یاد شده است.
3. فرهنگ واژه های دخیل در زبان فارسی – استاد مجید تفرشی / علی اشرف صادقی: در این منابع، واژه ی "آجیل" به عنوان واژه ای فارسی شده معرفی شده ولی صراحتی در ریشه ی ترکی آن دیده نمی شود.
4. فرهنگ نویسان ترک زبان ( مثل فرهنگ لغت ترکی - فارسی آذربایجانی ) : واژه ی "آچیل" ( a�ıl ) در ترکی به معنای �باز شو� یا �باز شدن� وجود دارد.
در گویش ترکی آذری، "آچیل" → "بگشا" یا "گشوده شو" معنا می دهد، و از این منظر ممکن است این باور یا داستان عامیانه در مورد �آچیل� → �آجیل� از طریق تلفظ و تغییر واجی ( چ > ج ) شکل گرفته باشد.
- - -
✅ تحلیل زبان شناختی:
تبدیل واجی چ → ج در بسیاری از واژه های ترکی واردشده به فارسی دیده می شود. مثال:
"چاوش" → "جاوش"
"چاکماق" → "جاکماق"
بنابراین فرضیه ای که می گوید �آچیل� به معنای �باز شو� در ترکی بوده و به شکل �آجیل� درآمده، از نظر واج شناسی ممکن و قابل بررسی است، ولی هنوز در منابع رسمی و آکادمیک زبان شناسی فارسی ثبت نشده است.
- - -
✅ داستان �آجیل مشکل گشا� در فرهنگ مردم:
در برخی منابع مردم نگاری آمده که:
در دوران قاجار و پیش از آن، مردم برای حل مشکلات و حاجت، آجیل یا میوه های خشک را به نیت تقسیم می کردند.
به این رسم، �آجیل مشکل گشا� می گفتند.
گاهی این رسم با نذر و دعا همراه بود.
📌 بنابراین باور به �بخت گشایی� و �باز شدن گره از کار� با آجیل وجود داشته و می تواند منجر به شکل گیری داستان ریشه ترکی آن شده باشد.
- - -
✅ نتیجه نهایی:
مورد وضعیت
واژه ی �آجیل� در منابع رسمی فارسی ثبت شده؟ ✅ بله
ریشه ی ترکی �آچیل� برای �آجیل� در منابع آکادمیک تایید شده؟ ❌ هنوز نه
امکان واج شناختی و معنایی این ریشه ترکی وجود دارد؟ ✅ بله، از نظر زبان شناختی ممکن است
داستان �آجیل مشکل گشا� در فرهنگ مردم ثبت شده؟ ✅ بله، در منابع مردم نگاری آمده است
- - -
- - -
✅ ریشه شناسی واژه ی �آجیل� از نظر منابع معتبر:
... [مشاهده متن کامل]
1. دهخدا:
> آجیل = خشکبار. میوه های خشک مانند بادام، پسته، فندق، کشمش و …
ریشه اش از ترکی یا عربی دانسته نشده، بلکه واژه ای نوساخت فارسی دانسته شده است.
2. فرهنگ معین:
> آجیل: مخلوطی از میوه های خشک مانند پسته، بادام، کشمش و. . .
توضیحی درباره ی ریشه ی ترکی آن نیامده، اما به عنوان یک واژه ی پذیرفته شده در فارسی یاد شده است.
3. فرهنگ واژه های دخیل در زبان فارسی – استاد مجید تفرشی / علی اشرف صادقی: در این منابع، واژه ی "آجیل" به عنوان واژه ای فارسی شده معرفی شده ولی صراحتی در ریشه ی ترکی آن دیده نمی شود.
4. فرهنگ نویسان ترک زبان ( مثل فرهنگ لغت ترکی - فارسی آذربایجانی ) : واژه ی "آچیل" ( a�ıl ) در ترکی به معنای �باز شو� یا �باز شدن� وجود دارد.
در گویش ترکی آذری، "آچیل" → "بگشا" یا "گشوده شو" معنا می دهد، و از این منظر ممکن است این باور یا داستان عامیانه در مورد �آچیل� → �آجیل� از طریق تلفظ و تغییر واجی ( چ > ج ) شکل گرفته باشد.
- - -
✅ تحلیل زبان شناختی:
تبدیل واجی چ → ج در بسیاری از واژه های ترکی واردشده به فارسی دیده می شود. مثال:
"چاوش" → "جاوش"
"چاکماق" → "جاکماق"
بنابراین فرضیه ای که می گوید �آچیل� به معنای �باز شو� در ترکی بوده و به شکل �آجیل� درآمده، از نظر واج شناسی ممکن و قابل بررسی است، ولی هنوز در منابع رسمی و آکادمیک زبان شناسی فارسی ثبت نشده است.
- - -
✅ داستان �آجیل مشکل گشا� در فرهنگ مردم:
در برخی منابع مردم نگاری آمده که:
در دوران قاجار و پیش از آن، مردم برای حل مشکلات و حاجت، آجیل یا میوه های خشک را به نیت تقسیم می کردند.
به این رسم، �آجیل مشکل گشا� می گفتند.
گاهی این رسم با نذر و دعا همراه بود.
📌 بنابراین باور به �بخت گشایی� و �باز شدن گره از کار� با آجیل وجود داشته و می تواند منجر به شکل گیری داستان ریشه ترکی آن شده باشد.
- - -
✅ نتیجه نهایی:
مورد وضعیت
واژه ی �آجیل� در منابع رسمی فارسی ثبت شده؟ ✅ بله
ریشه ی ترکی �آچیل� برای �آجیل� در منابع آکادمیک تایید شده؟ ❌ هنوز نه
امکان واج شناختی و معنایی این ریشه ترکی وجود دارد؟ ✅ بله، از نظر زبان شناختی ممکن است
داستان �آجیل مشکل گشا� در فرهنگ مردم ثبت شده؟ ✅ بله، در منابع مردم نگاری آمده است
- - -
آجیل کلمه ای تورکی است که از فعل آچیل به معنی باز شو گرفته شده که چ به ج تبدیل شده وآجیل گشته است وجه تسمیه ان بر میگردد به دوره قاجار که مردم چندین میوه خشک مثل فندق پسته گردو کشمش تخمه و غیره را داخل
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کیسه کوچکی می ریختند وبین مردم پخش می کردند و اعتقاد داشتند که اینها بخت انها را باز می کند یا مشکلشان راحل کرده و حاجتشان را براورده می کندو به این آجیل مشکل گشا می گفتند یعنی بخت آچیل یا باز شو
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی








آل = ( بال / بالا / والا ) ( ریشه و خاندان ) ( عقاب )
اله = الهه / خدا / فرشته و . . .
علی / اعلا و . . . = برتر و بالا . . .
ایلیا = علی یا همان برتر و . . .
ایل = اشاره به فرشته و خدا و هر موجود برتر دارد
... [مشاهده متن کامل]
عاج = هر چیزی که مانند دندان دندانه دار و سفت و سخت است
آجیل = آج ایل = دندانه دار زیاد / بالا = بسیار سخت و دندانه دار ( با آشیل برابر می باشد )
اشک = بیرون زدن - - - > عشق = بیرون زدن احساس
آشکار / آشکارا = آشک آر = بیرون زدن = نمایان
شکار = ش کار = ز کار = بدنبال کاری رفتن
شِکل = ش کِل = از کر و پیکر آمده آی ا اَشکال = اَشک کال آمده ( عددی و چیزی که بیرون باشد و بحساب نیاید = دارای ایراد ) یا از اشک آل ( بسیار بیرون زدن = بحساب نیامدن )
آشیل = آش ایل = آش ( = آج = عاج = سفت و چسبیده ) بسیار / بالا => بسیار سفت و چسبیده = وصله => پاشنه آشیل = آنچه که به پاشنه پا چسبیده است = وصله پا
با اینرو آیا آش یا آشی همان سفت و ترکیب شده میباشد و آش ( نوعی خوراکی ) هم به این اشاره دارد یعنی سفت و ترکیب شده؟؟؟ پس با این حساب
آشیانه باید بشود مقر و سفتگاه که اوکی جواب میدهد ( البته در گذشته آشیانه را من آسیانه = راحت گاه و . . . میدانستم که گویا آشیانه سفت گاه و مقر میشود نه راحت گاه و آسیانه )
پس آش و لاش کردن هم بدرستی یعنی راحت و لش کردن ( لشکر = لاش گر و . . . )
از اینرو به آبکی ها آشامیدن گفتن و به . . . . خوردن
پس آش همان آس و راحت میشود و بار دیگر میرساند easy / آسیا / آشیانه و . . . همگی به راحتی و صاف بودن اشاره دارند و آسیاب هم یعنی دستگاهی که با آب . . . را صاف و الک و خرد و راحت میکند / البته در برخی جاها هم با هست و هشت و . . . . همریشه میباشد و مینای سفت وسختی را هم میدهد یعنی هر دوی آن ها درست است
اله = الهه / خدا / فرشته و . . .
علی / اعلا و . . . = برتر و بالا . . .
ایلیا = علی یا همان برتر و . . .
ایل = اشاره به فرشته و خدا و هر موجود برتر دارد
... [مشاهده متن کامل]
عاج = هر چیزی که مانند دندان دندانه دار و سفت و سخت است
آجیل = آج ایل = دندانه دار زیاد / بالا = بسیار سخت و دندانه دار ( با آشیل برابر می باشد )
اشک = بیرون زدن - - - > عشق = بیرون زدن احساس
آشکار / آشکارا = آشک آر = بیرون زدن = نمایان
شکار = ش کار = ز کار = بدنبال کاری رفتن
شِکل = ش کِل = از کر و پیکر آمده آی ا اَشکال = اَشک کال آمده ( عددی و چیزی که بیرون باشد و بحساب نیاید = دارای ایراد ) یا از اشک آل ( بسیار بیرون زدن = بحساب نیامدن )
آشیل = آش ایل = آش ( = آج = عاج = سفت و چسبیده ) بسیار / بالا => بسیار سفت و چسبیده = وصله => پاشنه آشیل = آنچه که به پاشنه پا چسبیده است = وصله پا
با اینرو آیا آش یا آشی همان سفت و ترکیب شده میباشد و آش ( نوعی خوراکی ) هم به این اشاره دارد یعنی سفت و ترکیب شده؟؟؟ پس با این حساب
آشیانه باید بشود مقر و سفتگاه که اوکی جواب میدهد ( البته در گذشته آشیانه را من آسیانه = راحت گاه و . . . میدانستم که گویا آشیانه سفت گاه و مقر میشود نه راحت گاه و آسیانه )
پس آش و لاش کردن هم بدرستی یعنی راحت و لش کردن ( لشکر = لاش گر و . . . )
از اینرو به آبکی ها آشامیدن گفتن و به . . . . خوردن
پس آش همان آس و راحت میشود و بار دیگر میرساند easy / آسیا / آشیانه و . . . همگی به راحتی و صاف بودن اشاره دارند و آسیاب هم یعنی دستگاهی که با آب . . . را صاف و الک و خرد و راحت میکند / البته در برخی جاها هم با هست و هشت و . . . . همریشه میباشد و مینای سفت وسختی را هم میدهد یعنی هر دوی آن ها درست است
آجیل ریشه ی تورکی داره
این کلمه در ابتدا بصورت آچ ییل بوده و کم کم به آجیل تغییر پیدا کرده
آچ به معنای باز کردن و یییل به معنای خورده شدن
چون اکثر آجیلها سربسته هستن برای خوردن آن باید آنها را شکست و باز کرد
این کلمه در ابتدا بصورت آچ ییل بوده و کم کم به آجیل تغییر پیدا کرده
آچ به معنای باز کردن و یییل به معنای خورده شدن
چون اکثر آجیلها سربسته هستن برای خوردن آن باید آنها را شکست و باز کرد
trail mix /امریکایی
gorp/ انگلیسی
scroggin یا schmogle/ استرالیایی و نیوزلندی
student fodder, student oats, student mix / در آلمان، لهستان، مجارستان، هلند و اسکاندیناوی
Cape Cod trail mix ( sometimes called Northeastern ) : almonds, cashews, and dried cranberries.
... [مشاهده متن کامل]
Hawaiian trail mix ( aka Tropical ) : pineapple, mango, banana chips, coconut, and cashews. [9]
Mexican trail mix ( aka Sweet and Spicy ) : mango, sunflower seeds, pepitas, raisins, and chili powder. [10]
Monster trail mix ( aka Peanut Butter and Chocolate ) : peanut butter chips, peanuts, M&M's, and sometimes either or both raisins and cranberries.
Omega - 3 trail mix: cashews, walnuts, raisins, cinnamon apples pieces. [11][12]
Santa Fe trail mix ( aka Southwestern or Hatch ) : toasted corn, peanuts, pumpkin seeds, pistachios, and New Mexico chile powder. [13][14]
Asia mix ( sometimes called Zen ) : peanuts, sesame sticks, rice crackers, and soybeans.
Crazy Treat trail mix: M&M's, Sour patch kids, and Jelly Beans.
gorp/ انگلیسی
scroggin یا schmogle/ استرالیایی و نیوزلندی
student fodder, student oats, student mix / در آلمان، لهستان، مجارستان، هلند و اسکاندیناوی
... [مشاهده متن کامل]
🥜 نام انواع آجیل و خشکبار به انگلیسی:
✅ nuts = آجیل
✅ almond = بادام درختی
✅️ peanut / ground nut ( British ) = بادام زمینی
✅ cashew / cashew nut = بادام هندی
✅ walnut = گردو
... [مشاهده متن کامل]
✅ hazelnut ( British ) / filbert ( American ) = فندق
✅ pistachio = پسته
✅ sunflower seeds = تخمه آفتاب گردان
✅ pumpkin seed / pepita = تخمه کدو
✅ chickpea ( British ) / garbanzo ( American ) / garbanzo bean ( American ) = نخود
✅ raisin = کشمش
✅ date = خرما
✅ flaxseed = تخم کتان، بذر کتان
✅ poppy seed = دانه خشخاش، شادانه
✅ sesame seed = دانه کنجد
✅ pine nut / pine kernel ( British ) = چلغوز، دانه صنوبر
✅ roasted watermelon seed = تخمه ژاپنی
✅ chestnut = شاه بلوط
✅ nuts = آجیل
✅ almond = بادام درختی
✅️ peanut / ground nut ( British ) = بادام زمینی
✅ cashew / cashew nut = بادام هندی
✅ walnut = گردو
... [مشاهده متن کامل]
✅ hazelnut ( British ) / filbert ( American ) = فندق
✅ pistachio = پسته
✅ sunflower seeds = تخمه آفتاب گردان
✅ pumpkin seed / pepita = تخمه کدو
✅ chickpea ( British ) / garbanzo ( American ) / garbanzo bean ( American ) = نخود
✅ raisin = کشمش
✅ date = خرما
✅ flaxseed = تخم کتان، بذر کتان
✅ poppy seed = دانه خشخاش، شادانه
✅ sesame seed = دانه کنجد
✅ pine nut / pine kernel ( British ) = چلغوز، دانه صنوبر
✅ roasted watermelon seed = تخمه ژاپنی
✅ chestnut = شاه بلوط
آجیل =خشک میوه آجین =درهم است
Pistachio : پسته
Walnut : گردو
Almond : بادام
Cashew : بادام هندی
Hazelnut : فندق
Raisin : کشمش
Peanut : بادام زمینی یا پسته شامی هم میگن ( pea یا green pea میشه نخود فرنگی یا نخود سبز )
... [مشاهده متن کامل]
Chickpea : نخود ( همونایی که توی آجیل میریزیم )
Pumpkin Seeds : تخمه کدو
Sunflower Seeds : تخمه آفتابگردان
Watermelon seed : تخمه هندوانه
Walnut : گردو
Almond : بادام
Cashew : بادام هندی
Hazelnut : فندق
Raisin : کشمش
Peanut : بادام زمینی یا پسته شامی هم میگن ( pea یا green pea میشه نخود فرنگی یا نخود سبز )
... [مشاهده متن کامل]
Chickpea : نخود ( همونایی که توی آجیل میریزیم )
Pumpkin Seeds : تخمه کدو
Sunflower Seeds : تخمه آفتابگردان
Watermelon seed : تخمه هندوانه
خشک میوه . [ خ ُ وَ / وِ ] ( اِ مرکب ) آجیل . ( یادداشت بخط مؤلف ) :
ایا جمال رئیسان ز لفظ من معنی
برون نیاید جز خشک میوه ٔ مرسوم
بخشک میوه تو عید مرا مبارک کن
که عید بر عدوت چون وعید خواهم شوم .
... [مشاهده متن کامل]
سوزنی .
تنگ آمده ست عید و ندانم ز دست تنگ
توجیه خشک میوه ٔ عید من از کجا
هر دوستی که خوانش من اندر نهم به پیش
شیرینیش مدیح بود ترشیش هجا
آخر چو شیرخواره شوند از هجا و مدح
ارجو که خشک میوه دهد خواجه بورجا.
سوزنی .
ایا جمال رئیسان ز لفظ من معنی
برون نیاید جز خشک میوه ٔ مرسوم
بخشک میوه تو عید مرا مبارک کن
که عید بر عدوت چون وعید خواهم شوم .
... [مشاهده متن کامل]
سوزنی .
تنگ آمده ست عید و ندانم ز دست تنگ
توجیه خشک میوه ٔ عید من از کجا
هر دوستی که خوانش من اندر نهم به پیش
شیرینیش مدیح بود ترشیش هجا
آخر چو شیرخواره شوند از هجا و مدح
ارجو که خشک میوه دهد خواجه بورجا.
سوزنی .
آجیل کسی کوک بودن ؛ اسباب معاش او از هر جهت و بیشتر از حیث غذا به خوبی فراهم بودن. ( امثال و حکم ج 1 ص 18 ) .
تخمه یکی از اجزای اصلی آجیل است که در گویش شهرستان بهاباد به تخمه به همین معنای دانه های آجیلی، تُخمو می گویند مثل، تخمو هندونه ( هندوانه ) ، تخمو خیار ( در گویش شهرستان بهاباد به خربزه، خیار و به خیار،
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
خیار سبز می گویند ) ، تخمو گُلو ( در گویش این شهرستان به تخمه آفتابگردان، تخمو گلو گفته می شود ) ، تخمو کُدو ( بهابادی ها به کَدو، کُدو می گویند )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)