98 1540 100 1 ابخق معنی ابخق در لغت نامه دهخدا ابخق. [ اَ خ َ ] (ع ص ) مرد یک چشم. اَعوَر. مؤنث : بَخْقاء. ج ، بُخْق.ابخل را بخوانید. ابخق را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Sunflower > Exchange وحید > outweigh Rozhan Khanjany > lifeboat HBTRILL > پا بر جا پارسا آقاسی > brainfuck وحید > outdoor pursuits Figure > human پارسا آقاسی > brainfuck نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعرهگذرپارسا حیدری Dark Light FarhoodA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمانsamir_8203 فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی binoculars ناپذیر رزمندگان تحسین آمیز shet همی دار نام کره ای