ایینشهری

پیشنهاد کاربران

آیین شهری: مدنیت یاتمدن تازی، با آداب تمدن وشارینش ، پرورده شدن !
به گفته نوشتار بالا، آیینشهری یک گام برتروبالاتر از شهرآیینی وشهری بودن باشدولیک
شارمندوشهروندی که آیین شارینش را بداندوبا آداب مدنیت آموختگی وپروردگی پیداکرده باشد،
به شهرآیینی رسیده است.
آیینشهری:شارمندی، بگمانم آیینشهری یک گام برترازشارمندی:شهرنشینی وشهروندی است ومن این دوواژه را بگونه قراردادی روبروی هم نهاده ام
ازیراکه
برپایه بخشبندی فارابی درآراءاهل مدینه الفاضله وابوالحسن عامری دررسائل ، باشندگان وساکنان مدینه فاسده ورذیله وجاهله نیزشهروندندوشهرنشین
...
[مشاهده متن کامل]

ولیک
دوگانگی وتفاوت آنهابااهل مدینه فاضله که به ملکات سرشتین واخلاقی زیبنده گشته وبه ویژگیهای ارزشمندپرورده وبه فَرجادهای انسانی، آراسته اندبه فرنودودلیل آراستگی به همین ملکات وفرجادهاست وآنهاهمان خیم وخوی انسانی وآیین نوین شهروندی هستندواخلاق نیکوی مدنیت که بیابانگردان وبدویان یاشهرنشینان مدینه تباه وفاسدندارند !
ازهمینجاست که مولوی نیزگوید:
ده مرو، ده مردرااحمق کند/عقل رابی نوروبی رونق کند!
که به گمان من
دراینجا دهاتی بودن نه اینکه روستازاده بودن و در روستازندگی کردن است بلکه هرکسی که به مدنیت و خوی شهرنشینی واخلاق مدرنیته
پرورده نشده باشدوآیینشهر نباشداودهاتیست گرچه زاده پایتخت باشد و وارونه اش!
پس!
هموَندی در مدینه فاضله، همان آیینشهریست ومدرنیته یا اخلاق شارمندی که ازشهرآیینی ومدرنیسم وشهرنشینی ونوسازی شهری برترست
وبلکه شالوده و بایسته آنست!چنانکه شایدشهرآیینی و مدرنیسم ونمادآن که تکنولوژیست دربرخی جاهارفته باشدولی هنوزمردمانش خشونتگراهستندوبه آداب انسانی وآیین مدنیت وآیینشهری وشارمندی ، نیاراسته اندبنگرید
>آیینشهری ، شارینِش وشهرآیینی