ایسا
فرهنگ اسم ها
معنی: مثل ماه، شبیه به ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی= ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، آی ( ترکی ) + سا ( فارسی ) زیبا، مانند ماه
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم ترکی، اسم فارسی، اسم کهکشانی
لغت نامه دهخدا
ایسا. ( اِخ ) نام پیغمبریست از پیغمبران بنی اسرائیل. ( برهان ). ظاهراً مراد الیسع، الیشع ( عبری ، خداوند نجات میدهد یا می بیند ) و او شاگرد و جانشین ایلیای نبی بود. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
آیسا. آیسا ( به اسپانیایی: Alloza ) یک شهرستان در اسپانیا است که در استان تروئل واقع شده است. [ ۱]
آیسا ۸۱ کیلومترمربع مساحت و ۶۹۱ نفر جمعیت دارد.

آیسا ۸۱ کیلومترمربع مساحت و ۶۹۱ نفر جمعیت دارد.


wiki: آیسا
ایسا (استان آمور). ایسا ( به لاتین: Isa ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در استان آمور واقع شده است. [ ۱]

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

wiki: ایسا (استان آمور)
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:پوتومایو، رود
wikijoo: ایسا
پیشنهاد کاربران
نام هر فرد انسانی از طرف پدر و مادر یا والدین به وی اهداء گردیده و هرکدام از زیبائی خاص و ویژه خویش برخوردارند. اما شاید مفید، ثمربخش و راه گشا باشد بدانیم که هیچکدام از ما افراد انسانی بر خلاف بینش و باور ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، از نسل بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا ( موسی ) و ایسا ( عیسی ) و محمّد نبوده و نمی باشیم بلکه همگی در آفرینش سرمدی، مبدئی، ازلی یا اولیه همین دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی ( به احتمال قریب به یقین چهل سالگی و بدون فعال بودن غریزه تولید مثل ) و هرکدام به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر هرکدام بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج آسمانی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم. در همان آفرینش اولیه هرکدام از ما افراد انسانی یک نام خاص، ویژه و منحصر بفرد از زبان آسمانی خدای حقیقی و واقعی دریافت نموده ایم که در خاطره مطلق و بیکران وی یکبار برای جاودانگی طوری ثبت و ضبط گردیده که هرگز فراموش نمیگردد.
... [مشاهده متن کامل]
آن ده انسان های ملکوتی یا آسمانی هرکدام با نام های خاص و ویژه خود، در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در ۱۰ عالم یا دنیا زیر سقف ۱۰ آسمان و روی ۱۰ کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره زمین و آنهم هرکدام نه فقط یک یا دو یا صد و یا هزار و یکبار بلکه هرکدام دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول ضروری و واقعی و یا به عبارتی دیگر به تعداد یک هفتم کلیه ی کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی تا رجعت یا بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش اولیه در معاد یعنی در پایان این سفر دایره وار پس از وقوع آخرین مهبانگ بدون رستاخیز یا برانگیخته شدن اموات یا مردگان از قبور یا گورها.
این سفر دایره وار فقط از یک راه و به یک روش مطلق، معقول و منطقی طی می شود که به خود خدای حقیقی و واقعی تعلق دارد ( و نه به جوهر ملاصدرا ) به عنوان کل کیهانی یا جهانی بهمراه کلیه مخلوقات زنده و غیر زنده به عنوان اجزای لاینفک و جدائی ناپذیر وی. این راه و روش عبارت است گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن.
این هفت دنیا از آغاز سفر و تا پایان آن در ظهورات یا پیدایشات متوالی همیشه پنج تا روحی - روانی خواهند بود با بذر قابل رشد مادی و دو تا مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی.
خود ما افراد انسانی ( منجمله بقیه موجودات ) در طول این سفر همیشه در همین دنیای مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی در مدارات یا درجات فراوان تکاملی از مادر متولد میشویم و عشق و زندگی های دنیوی خود را تجربه و سپری می نمائیم و آن نیمزوج های آسمانی و جاودانه با جنسیت معکوس خاص و ویژه هر فرد انسانی در طول این دنیا ( قبل و پشت سر ) و از خمیر مایه همین دنیا و در دنیای دیگر مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی از مادر متولد میشوند و مثل هر کدام از ما عشق و زندگی های دنیوی خود را تجربه و سپری می نمایند. اما در طول این سفر همیشه پس از مرگ بدن ، عشق و زندگی های برزخی - رویائی خود را در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین در کنار همدیگر ( در کنار آن هشت عضو دیگر خانواده خودی در سراها، قصر ها یا کاخ های طلائی رنگ و پنتاگونی شکل یا پنج ویلائی ملکوتی ) تجربه می نمایند و آنهم هرکدام تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره ( همیشه حدود نُه ماه بعد ) در دنیای خاص و ویژه خویش در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل و نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》که یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد.
نام چنگیز ملقب به خانِ خونخوار هم از دیدگاه والدین وی یک نام زیبا بوده.
هر فرد انسانی فقط پس از مرگ، آن نام آسمانی خود را بیاد خواهد آورد. یاد آوری آن نام های ملکوتی ( نام کلیه موجودات و پدیده ها و امورات ) در طول زندگی دنیوی محال و غیر ممکن می باشند.
نام ابراهیم با حروف لاتین به شکل Abraham با تلفظ آبراهام از سه کلمه فارسیِ سومری به شکل زیر ساخته شده: Ab rah am با تلفظ آب راه ام، که از دیدگاه پدر یا مادر به معنای زیر بوده : آب یا توشه نوشیدنی راه من. و نه به معنای پدر اقوام یهود و عرب.
نام وی در دوران کودکی و نوجوانی ابرام ( Abram ) بوده که از دو کلمه فارسی ساخته شده : Abr am با تلفظ اَبر ام، در زبان پدر یا مادر به معنای : ابرِ من. ابر سایه بخش در فصل گرما و باران بخش در پاییز و بهار به مزارع.
از دیدگاه فردی من ( با نام های مستعار قدیمی از قبیل قندی و . . . ) ایده کانونی یا فکر و خیال و تصور مرکزی هر آئین و دینی بیان حقیقت نبوده و نمی باشد بلکه زنده ماندن نام بنیانگذار آئین و دین و مخترع یوغ سنگین یا سبک شریعت ( و زنده ماندن نام خدا به زبان پدری و مادری وی ) در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ متاثر از شعله های آتش سوزان شهوات غریزه نام آوری و شهرت طلبی.
تبدیل نام فارسی ایسا ( و خیلی از نام های دیگر مندرج در تَورا ( تورات ) قوم یهود و ایوانگلی های چهارگانه چهارگانه ( اناجیل اربعه ) اقوام مسیحی به عیسی در قرآن شاید با هدف و نیت گمراه نمودن پارسی زبانان اواخر دوران امپراتوری ساسانی و آیندگان آنان تا به امروز و تا آینده های دور دست صورت گرفته بوده باشد به نفع نام محمّد و یوغ شریعت محمّدی در میدان رقابت های سرسختانه با نام موسا ( موسی ) و یوغ سنگین شریعت وی تحت عنوان قانون و نام ایسا ( عیسی ) و یوغ به اصطلاح سبک شریعت وی با دو عنوان ؛ یکی نجات و دیگری شفا و منجمله نام های بودّا و زرتشت.
حال یا از طرف الله و به امر و خواست وی و از طریق ابلاغ وحی توسط جبرئیل ( همان گابریئل ماریائی یا مریمی ) به گوش سر و دل مبارک پیامبر و یا از طرف خود وی.
نام محمّد ( نه فقط نام پیامبر اسلام بلکه نام پسرانه محمّد ) با حروف لاتین به شکل Mohmmad از سه کلمه به شکل زیر ساخته شده : Mo ham mad با تلفظ مو هم ماد، یعنی من هم ماد هستم یا به قوم ماد تعلق دارم. این نام پسرانه به احتمال قریب به یقین توسط مهاجرین قوم ماد به سرزمین های شام و حجاز و کنعان بر روی فرزندان پسر نهاده شده که حداقل یادی از قوم ماد در زبان و خط و خاطره انسان و تاریخ زنده بماند. پس از تصرف اکباتان پایتخت دولت ماد و سقوط آخرین پادشاه آنان توسط فرمانرویان قوم پارس یعنی هخامنشیان.
نام شهر مدینه هم در اصل و ریشه به شکل " ماد اینه " تلفظ و بیان میشده به معنای زیر : این شهر توسط طراحان و معماران و بنایان دولت ماد احداث گردیده.
آدَم با حروف لاتین به شکل Adam با تلفظ آدام در زبان های غربی گویا اولین بینش و باور حقیقی بوده که در زبان و فرهنگ قوم سومر برای اولین بار به پیدایش رسیده و به معنای زیر بوده : دَم آسمانی که در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده ی بی پایان، گرمای زندگی بخش آن هرگز به سردی نمی گراید و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نمی شوند.
این بینش و باور حقیقی قبل از تولد نوح موجود بوده و والدین وی نام فرزند خود را در رقابت با آن به شکل نوآه
( Noah ) انتخاب نموده که به معنای آه یا دَم نو بوده در مقایسه با آه یا دَم قدیمی یعنی آدم.
هزاران سال بعد موسا آن بینش و باور حقیقی را بصورت نام بر اولین مرد به اصطلاح آفریده شده توسط یَهوَه در باغچه فسقلی بهشت تحت عنوان ( Garten Eden با تلفظ گارتِن اِدِن به زبان آلمانی ) نهاده و مسیر اندیشه یا فکر و خیال و تصور انسان را این چنین ژرف و راست نشدنی بسوی گمراهی کج نموده است و پس از وی ایسا و محمّد هم هر کدام به سهم خود آن گمراهه روی را عمق بیشتری بخشیده و ادامه داده اند که تاکنون و تا آینده های دور دستی ادامه خواهد یافت تحت عنوان صراط المستقیم یا راه راست.
آدمیان ، آدامیان و یا آدامیست ها به معنای فرزندان آدم نمی باشد بلکه پیروان آئین آدام یا آدام. و آدام هم فارسی بوده به معنای دام یا تله آسمانی یعنی فریب خوردن حوا و آدم توسط شیطان در قالب یک مار و سپس گاز زدن به سیب ( مثل لوگو یا سمبل تجاری کمپانی اپل ) از درخت ممنوعه شناخت.
این همه به یاد آیسا.
... [مشاهده متن کامل]
آن ده انسان های ملکوتی یا آسمانی هرکدام با نام های خاص و ویژه خود، در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در ۱۰ عالم یا دنیا زیر سقف ۱۰ آسمان و روی ۱۰ کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره زمین و آنهم هرکدام نه فقط یک یا دو یا صد و یا هزار و یکبار بلکه هرکدام دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول ضروری و واقعی و یا به عبارتی دیگر به تعداد یک هفتم کلیه ی کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی تا رجعت یا بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش اولیه در معاد یعنی در پایان این سفر دایره وار پس از وقوع آخرین مهبانگ بدون رستاخیز یا برانگیخته شدن اموات یا مردگان از قبور یا گورها.
این سفر دایره وار فقط از یک راه و به یک روش مطلق، معقول و منطقی طی می شود که به خود خدای حقیقی و واقعی تعلق دارد ( و نه به جوهر ملاصدرا ) به عنوان کل کیهانی یا جهانی بهمراه کلیه مخلوقات زنده و غیر زنده به عنوان اجزای لاینفک و جدائی ناپذیر وی. این راه و روش عبارت است گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن.
این هفت دنیا از آغاز سفر و تا پایان آن در ظهورات یا پیدایشات متوالی همیشه پنج تا روحی - روانی خواهند بود با بذر قابل رشد مادی و دو تا مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی.
خود ما افراد انسانی ( منجمله بقیه موجودات ) در طول این سفر همیشه در همین دنیای مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی در مدارات یا درجات فراوان تکاملی از مادر متولد میشویم و عشق و زندگی های دنیوی خود را تجربه و سپری می نمائیم و آن نیمزوج های آسمانی و جاودانه با جنسیت معکوس خاص و ویژه هر فرد انسانی در طول این دنیا ( قبل و پشت سر ) و از خمیر مایه همین دنیا و در دنیای دیگر مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی از مادر متولد میشوند و مثل هر کدام از ما عشق و زندگی های دنیوی خود را تجربه و سپری می نمایند. اما در طول این سفر همیشه پس از مرگ بدن ، عشق و زندگی های برزخی - رویائی خود را در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین در کنار همدیگر ( در کنار آن هشت عضو دیگر خانواده خودی در سراها، قصر ها یا کاخ های طلائی رنگ و پنتاگونی شکل یا پنج ویلائی ملکوتی ) تجربه می نمایند و آنهم هرکدام تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره ( همیشه حدود نُه ماه بعد ) در دنیای خاص و ویژه خویش در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل و نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》که یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد.
نام چنگیز ملقب به خانِ خونخوار هم از دیدگاه والدین وی یک نام زیبا بوده.
هر فرد انسانی فقط پس از مرگ، آن نام آسمانی خود را بیاد خواهد آورد. یاد آوری آن نام های ملکوتی ( نام کلیه موجودات و پدیده ها و امورات ) در طول زندگی دنیوی محال و غیر ممکن می باشند.
نام ابراهیم با حروف لاتین به شکل Abraham با تلفظ آبراهام از سه کلمه فارسیِ سومری به شکل زیر ساخته شده: Ab rah am با تلفظ آب راه ام، که از دیدگاه پدر یا مادر به معنای زیر بوده : آب یا توشه نوشیدنی راه من. و نه به معنای پدر اقوام یهود و عرب.
نام وی در دوران کودکی و نوجوانی ابرام ( Abram ) بوده که از دو کلمه فارسی ساخته شده : Abr am با تلفظ اَبر ام، در زبان پدر یا مادر به معنای : ابرِ من. ابر سایه بخش در فصل گرما و باران بخش در پاییز و بهار به مزارع.
از دیدگاه فردی من ( با نام های مستعار قدیمی از قبیل قندی و . . . ) ایده کانونی یا فکر و خیال و تصور مرکزی هر آئین و دینی بیان حقیقت نبوده و نمی باشد بلکه زنده ماندن نام بنیانگذار آئین و دین و مخترع یوغ سنگین یا سبک شریعت ( و زنده ماندن نام خدا به زبان پدری و مادری وی ) در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ متاثر از شعله های آتش سوزان شهوات غریزه نام آوری و شهرت طلبی.
تبدیل نام فارسی ایسا ( و خیلی از نام های دیگر مندرج در تَورا ( تورات ) قوم یهود و ایوانگلی های چهارگانه چهارگانه ( اناجیل اربعه ) اقوام مسیحی به عیسی در قرآن شاید با هدف و نیت گمراه نمودن پارسی زبانان اواخر دوران امپراتوری ساسانی و آیندگان آنان تا به امروز و تا آینده های دور دست صورت گرفته بوده باشد به نفع نام محمّد و یوغ شریعت محمّدی در میدان رقابت های سرسختانه با نام موسا ( موسی ) و یوغ سنگین شریعت وی تحت عنوان قانون و نام ایسا ( عیسی ) و یوغ به اصطلاح سبک شریعت وی با دو عنوان ؛ یکی نجات و دیگری شفا و منجمله نام های بودّا و زرتشت.
حال یا از طرف الله و به امر و خواست وی و از طریق ابلاغ وحی توسط جبرئیل ( همان گابریئل ماریائی یا مریمی ) به گوش سر و دل مبارک پیامبر و یا از طرف خود وی.
نام محمّد ( نه فقط نام پیامبر اسلام بلکه نام پسرانه محمّد ) با حروف لاتین به شکل Mohmmad از سه کلمه به شکل زیر ساخته شده : Mo ham mad با تلفظ مو هم ماد، یعنی من هم ماد هستم یا به قوم ماد تعلق دارم. این نام پسرانه به احتمال قریب به یقین توسط مهاجرین قوم ماد به سرزمین های شام و حجاز و کنعان بر روی فرزندان پسر نهاده شده که حداقل یادی از قوم ماد در زبان و خط و خاطره انسان و تاریخ زنده بماند. پس از تصرف اکباتان پایتخت دولت ماد و سقوط آخرین پادشاه آنان توسط فرمانرویان قوم پارس یعنی هخامنشیان.
نام شهر مدینه هم در اصل و ریشه به شکل " ماد اینه " تلفظ و بیان میشده به معنای زیر : این شهر توسط طراحان و معماران و بنایان دولت ماد احداث گردیده.
آدَم با حروف لاتین به شکل Adam با تلفظ آدام در زبان های غربی گویا اولین بینش و باور حقیقی بوده که در زبان و فرهنگ قوم سومر برای اولین بار به پیدایش رسیده و به معنای زیر بوده : دَم آسمانی که در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده ی بی پایان، گرمای زندگی بخش آن هرگز به سردی نمی گراید و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نمی شوند.
این بینش و باور حقیقی قبل از تولد نوح موجود بوده و والدین وی نام فرزند خود را در رقابت با آن به شکل نوآه
( Noah ) انتخاب نموده که به معنای آه یا دَم نو بوده در مقایسه با آه یا دَم قدیمی یعنی آدم.
هزاران سال بعد موسا آن بینش و باور حقیقی را بصورت نام بر اولین مرد به اصطلاح آفریده شده توسط یَهوَه در باغچه فسقلی بهشت تحت عنوان ( Garten Eden با تلفظ گارتِن اِدِن به زبان آلمانی ) نهاده و مسیر اندیشه یا فکر و خیال و تصور انسان را این چنین ژرف و راست نشدنی بسوی گمراهی کج نموده است و پس از وی ایسا و محمّد هم هر کدام به سهم خود آن گمراهه روی را عمق بیشتری بخشیده و ادامه داده اند که تاکنون و تا آینده های دور دستی ادامه خواهد یافت تحت عنوان صراط المستقیم یا راه راست.
آدمیان ، آدامیان و یا آدامیست ها به معنای فرزندان آدم نمی باشد بلکه پیروان آئین آدام یا آدام. و آدام هم فارسی بوده به معنای دام یا تله آسمانی یعنی فریب خوردن حوا و آدم توسط شیطان در قالب یک مار و سپس گاز زدن به سیب ( مثل لوگو یا سمبل تجاری کمپانی اپل ) از درخت ممنوعه شناخت.
این همه به یاد آیسا.
" سا" پسوندی به معنی زمان بوده است.
"ایسا " کوتاه شده ی" این سا" و به معنی این زمان.
"پسا" به معنی پیسن گاه یا بیگاه و دیر وقت شدن است.
"اوسا" کوتاه شده ی اون سا به معنی اون زمان است.
"ایسا " کوتاه شده ی" این سا" و به معنی این زمان.
"پسا" به معنی پیسن گاه یا بیگاه و دیر وقت شدن است.
"اوسا" کوتاه شده ی اون سا به معنی اون زمان است.
ایستاده است
گویش طالقانیeisa، اِیسا
صرف:
ایسامه، ایسای، ایسا
ایسانی، ایسانی، ایسانه
گویش طالقانیeisa، اِیسا
صرف:
ایسامه، ایسای، ایسا
ایسانی، ایسانی، ایسانه
آیسا اسم فارسی . ترکی خاص و بسیار زیبا
به معنی دختر ی همچون ماه
به معنی دختر ی همچون ماه
ایسا یعنی شما
مثلا خدایا سگی هستم به درگاه ایسا
یعنی سگی هستم به درگاه شما
مثلا خدایا سگی هستم به درگاه ایسا
یعنی سگی هستم به درگاه شما
آیسا : مانند ماه . زیبا مثل ماه .
اسم دخترنازنین من هم آیسا است.
اسم بامسمی، اسم دوست داشتنی. . .
اسم بامسمی، اسم دوست داشتنی. . .
اسم زیبایی است.
من صحرا باتمانی هستم
آیسا از دو کلمه ( آی ) که هم ترکی هم فارسی به معنی ماه و ( سا ) که به معنای مانند، شبیه تشکیل شده
آیسا:مانند ماه
اسم من مهسا هست و اسم دخترم آیسا که دخترم واقعا اسمشو خیلی دوست داره
آیسا:مانند ماه
اسم من مهسا هست و اسم دخترم آیسا که دخترم واقعا اسمشو خیلی دوست داره
آیسا یعنی ماه روخ مثل ماه زیباه
آیسا به مهسا به تورکی
آیسا از دو کلمه آی به معنی ماه و سا به معنی مانند، شبیه گرفته شده یعنی مانند ماه
مثل مه یا که به معنی مانند ماه است
اسم من مه سا هست، اسم دخترم رو آیسا گذاشتم که امسال وارد ۱۸سالگی میشه
دخترم از اسمش خیلی راضیه، اسم خیلی قشنگ و شیکیه
مثل مه یا که به معنی مانند ماه است
اسم من مه سا هست، اسم دخترم رو آیسا گذاشتم که امسال وارد ۱۸سالگی میشه
دخترم از اسمش خیلی راضیه، اسم خیلی قشنگ و شیکیه
در زرتشت این نام به معنی برف نیز هست. . فوق العاده اسم زیباییه اونقققدر که میشه حتی ب عنوان صفت هم استفاده کرد. .
همانند ماه مثل شبی که آسمان کامل میشود
آیسا به معنای ماه به معنای زیبا رو
آیسا =آی در زبان ترکی و ســا=در زبان فارسی�آیسا
معنی آیسا یعنی ماه زیبا تشبیه ب ماه
و اسم خودمم آیسا ❤😘
معنی آیسا یعنی ماه زیبا تشبیه ب ماه
و اسم خودمم آیسا ❤😘
تکه ای از ماه، زیبا همچون ماه ریشه=ترکی اسم دخترانه
آیسا دختری خوب و زیبا و گل گلاب مثل اون پیدا نمیشه
اسم من آیسا هست یعنی شبیه ماه مثل ماه، زیبا رو، آیسا با ترکی و فارسی قاطی شده آی که کلمه ترکی هست به معنی ماه و سا کلمه فارسی هست به معنی شبیه پس معنی آیسا در اصل شبیه ماه هست 😌
من اسم خودمو خیلی دوست دارم عاشقشم و از مامانم تشکر میکنم که این اسمو برام انتخاب کرده 😘
من اسم خودمو خیلی دوست دارم عاشقشم و از مامانم تشکر میکنم که این اسمو برام انتخاب کرده 😘
زیبا، مثل ماه
ممنونم از مادر و پدر عزیزم برای انتخاب این اسم قشنگ، خیلی دوسش دارم ♥️
ممنونم از مادر و پدر عزیزم برای انتخاب این اسم قشنگ، خیلی دوسش دارم ♥️
مثل ماه، همانند ماه، زیبا رو
به اتحادیه بین المللی تأمین اجتماعی به اختصار ایسا ( ISSA ) گفته می شود.
ای سا یک اسم ترکی میباشد
درزبان ترکی ب تو ماه هستی که یک تعریف میباشد
پس معنی اسم ای سا این است که تومانند ماه هستی یاتوماهی.
درزبان ترکی ب تو ماه هستی که یک تعریف میباشد
پس معنی اسم ای سا این است که تومانند ماه هستی یاتوماهی.
Isa یا ایسا یک واژه ترکیبی است که از دو کلمه ساخته شده است، بصورت: ای سا
به زبان کردی که ریشه در زبان قوم باستانی ماد دارد، پسوند " ای " اشاره به دوم شخص نزدیک چه جاندار و چه بیجان دارد و به احتمال زیاد مخفف ضمیر اشاره " این " در زبان فارسی یا پارسی باستان میباشد. واژه " سا " در زبان فارسی به معنای " شبیه " میباشد، همانطور که نام دخترانه پریسا به معنای شبیه پری یا فرشته است. لذا نام ایسا به معنای " شبیه این " است. شاید در بین اقوام باستان یا ماقبل باستان ایران یک سنت یا رسم وجود داشته است که در بعضی مراسم آیینی بطور دسته جمعی در حین ستایش و نیایش خدایان نام ایسا را ذکر میکردند که بین اقوام بیگانه آن رسم و سنت معروف به " ایسا گویی " بوده است که در طول تاریخ به دست فراموشی سپرده است. طوریکه امروز بطور حدس و گمان میدانیم که ایرانیان باستان ماقبل زرتشت و قبل از ظهور ادیان ابراهیمی به ظهور ناجی بزرگ باور داشته اند، اما نام آن ناجی بزرگ بطور مشخص تعیین نگردیده است. از طرف دیگر پیامبر قوم یهود، ابراهیم فرزند خود را " ایساّک " نامیده است که بصورت زیر قابل تفکیک می باشد: ایسا اَک.
... [مشاهده متن کامل]
پسوند " اَک " در زبان فارسی نشانه مصغر یا کوچک کننده
میباشد. لذا ایسا اَک به معنای " ایسای کوچک ". این نامگذاری حدود دوهزار سال قبل میلاد عیسی مسحیح صورت گرفته است و نشانه این است که پیامبر ابراهیم با نامگذاری فرزند خویش ( به زبان ایرانیان باستان ) تحت عنوان " ایسای کوچک " آگاهانه یا بطور ناخودآگاه، ظهور و پیدایش ایسای بزرگ یا عیسی مسیح را پیشبینی کرده است. به زبان عبری نام اسحاق ishaq یا ایسه اَک تلفظ میشود که آنرا به معنای " خنده و یا کسی که می خندد " تعبیر و تاویل و تفسیر نموده اند. ایسه به زبان عبری، عیسی به زبان عربی و ایسا به زبان پارسی و فارسی هرسه مترادف و هم معنی میباشند و پسوند اَک در زبان عبری و فارسی هم معنی. Ishaq یا eshaq به زبان عربی بصور ایسحاق یا اِسحاق تلفظ میشود و قابل تفکیک می باشد: ایسح اَق یا اِسح اَق . پسوند " اَق " به احتمال قوی همان نقش مصغر " اَک " در زبان عبری و فارسی را بازی میکند. اگر به مسائل دینی علاقه داشتید و از خود پرسیدید که چه انسانی برای اولین بار ظهور عیسی مسیح را پیش بینی نموده است؟ پاسخ پیامبر ابراهیم می باشد.
کاش خوانندگانی که اوستا را مطالعه کرده و به محتوای آن آشنایی دارند، توانسته باشند یا بتوانند، واژه " ایسا " را در محتوای آن یافته یا بیابند چه بطور مستقیم یعنی بصورت ایسا و چه بطور غیر مستقیم یا اشاره ای به آن. زیرا اگر این کلمه در اوستا یا حداقل سنگ نبشته های خط میخی موجود در ایران یافت گردد، یک هیجان عمومی و بین المللی ایجاد خواهد کرد. زیرا قبل از پیامبر ابراهیم، ایرانیان ماقبل زرتشت ظهور ایسا یا عیسی را پیش گویی نموده اند. توجه داشته باشیم که خداوند به گذشته تعلق ندارد بلکه گذشته و گذشتگان را به همراه خود به لحظه حال منتقل نموده و در همین لحظه حال حَی و حاظر است و چیزی را به حال خود و بدون سرپرست در گذشته باقی نگذاشته است و به سمت آینده هم هیچ چیز و هیچ کس را تنها و منزوی به حال خود باقی نخواهد گذاشت.
یک اشاره جنبی: ما ایرانیان جشن های باستانی نوروز را در اول فروردین مطابق با ۲۱ ماه مارس میلادی برقرار میکنیم و طبق مستندات عهد جدید یا انجیل ها عیسی مسیح در ۲۴ یا ۲۵ ماه دسامبر یعنی حدود ۹ ماه ( با اختلاف ۳ یا ۴ ) بعد از ۲۱ ماه مارس ولادت یافته است. طبق همان مستندات، روح القدس یا روح مقدس بصورت یک انسان به مریم عزرا مادر مسیح ظاهر گردیده و مژده و نوید فرزنددار شدن را به او داده است. به احتمال زیاد آن روز مطابق با اول ماه فروردین یا ۲۱ ماه مارس بوده باشد و حدود سه یا چهار روز بعد از آن پیام، نطفه بسته شده است و تا ولادت ۹ ماه طول کشیده است. البته این تقویم ها بعدا تدوین شده اند، اما آغاز فصل بهار و زمستان برای انسان پدیده های واقعی و آشنا بوده اند. نتیجه اینکه جشن باستانی نوروز احتمالا قبل از زرتشت و پیدایش ادیان ابراهیمی برگزار میگردیده و شاید بطور ناخود آگاه جشن ها بخاطر همان مژده دهی ولادت ناجی بزرگ برگزار میشده اند، بدون اینکه ضمیر خودآگاه جمعی با علت آن آشنا بوده باشد.
به زبان کردی که ریشه در زبان قوم باستانی ماد دارد، پسوند " ای " اشاره به دوم شخص نزدیک چه جاندار و چه بیجان دارد و به احتمال زیاد مخفف ضمیر اشاره " این " در زبان فارسی یا پارسی باستان میباشد. واژه " سا " در زبان فارسی به معنای " شبیه " میباشد، همانطور که نام دخترانه پریسا به معنای شبیه پری یا فرشته است. لذا نام ایسا به معنای " شبیه این " است. شاید در بین اقوام باستان یا ماقبل باستان ایران یک سنت یا رسم وجود داشته است که در بعضی مراسم آیینی بطور دسته جمعی در حین ستایش و نیایش خدایان نام ایسا را ذکر میکردند که بین اقوام بیگانه آن رسم و سنت معروف به " ایسا گویی " بوده است که در طول تاریخ به دست فراموشی سپرده است. طوریکه امروز بطور حدس و گمان میدانیم که ایرانیان باستان ماقبل زرتشت و قبل از ظهور ادیان ابراهیمی به ظهور ناجی بزرگ باور داشته اند، اما نام آن ناجی بزرگ بطور مشخص تعیین نگردیده است. از طرف دیگر پیامبر قوم یهود، ابراهیم فرزند خود را " ایساّک " نامیده است که بصورت زیر قابل تفکیک می باشد: ایسا اَک.
... [مشاهده متن کامل]
پسوند " اَک " در زبان فارسی نشانه مصغر یا کوچک کننده
میباشد. لذا ایسا اَک به معنای " ایسای کوچک ". این نامگذاری حدود دوهزار سال قبل میلاد عیسی مسحیح صورت گرفته است و نشانه این است که پیامبر ابراهیم با نامگذاری فرزند خویش ( به زبان ایرانیان باستان ) تحت عنوان " ایسای کوچک " آگاهانه یا بطور ناخودآگاه، ظهور و پیدایش ایسای بزرگ یا عیسی مسیح را پیشبینی کرده است. به زبان عبری نام اسحاق ishaq یا ایسه اَک تلفظ میشود که آنرا به معنای " خنده و یا کسی که می خندد " تعبیر و تاویل و تفسیر نموده اند. ایسه به زبان عبری، عیسی به زبان عربی و ایسا به زبان پارسی و فارسی هرسه مترادف و هم معنی میباشند و پسوند اَک در زبان عبری و فارسی هم معنی. Ishaq یا eshaq به زبان عربی بصور ایسحاق یا اِسحاق تلفظ میشود و قابل تفکیک می باشد: ایسح اَق یا اِسح اَق . پسوند " اَق " به احتمال قوی همان نقش مصغر " اَک " در زبان عبری و فارسی را بازی میکند. اگر به مسائل دینی علاقه داشتید و از خود پرسیدید که چه انسانی برای اولین بار ظهور عیسی مسیح را پیش بینی نموده است؟ پاسخ پیامبر ابراهیم می باشد.
کاش خوانندگانی که اوستا را مطالعه کرده و به محتوای آن آشنایی دارند، توانسته باشند یا بتوانند، واژه " ایسا " را در محتوای آن یافته یا بیابند چه بطور مستقیم یعنی بصورت ایسا و چه بطور غیر مستقیم یا اشاره ای به آن. زیرا اگر این کلمه در اوستا یا حداقل سنگ نبشته های خط میخی موجود در ایران یافت گردد، یک هیجان عمومی و بین المللی ایجاد خواهد کرد. زیرا قبل از پیامبر ابراهیم، ایرانیان ماقبل زرتشت ظهور ایسا یا عیسی را پیش گویی نموده اند. توجه داشته باشیم که خداوند به گذشته تعلق ندارد بلکه گذشته و گذشتگان را به همراه خود به لحظه حال منتقل نموده و در همین لحظه حال حَی و حاظر است و چیزی را به حال خود و بدون سرپرست در گذشته باقی نگذاشته است و به سمت آینده هم هیچ چیز و هیچ کس را تنها و منزوی به حال خود باقی نخواهد گذاشت.
یک اشاره جنبی: ما ایرانیان جشن های باستانی نوروز را در اول فروردین مطابق با ۲۱ ماه مارس میلادی برقرار میکنیم و طبق مستندات عهد جدید یا انجیل ها عیسی مسیح در ۲۴ یا ۲۵ ماه دسامبر یعنی حدود ۹ ماه ( با اختلاف ۳ یا ۴ ) بعد از ۲۱ ماه مارس ولادت یافته است. طبق همان مستندات، روح القدس یا روح مقدس بصورت یک انسان به مریم عزرا مادر مسیح ظاهر گردیده و مژده و نوید فرزنددار شدن را به او داده است. به احتمال زیاد آن روز مطابق با اول ماه فروردین یا ۲۱ ماه مارس بوده باشد و حدود سه یا چهار روز بعد از آن پیام، نطفه بسته شده است و تا ولادت ۹ ماه طول کشیده است. البته این تقویم ها بعدا تدوین شده اند، اما آغاز فصل بهار و زمستان برای انسان پدیده های واقعی و آشنا بوده اند. نتیجه اینکه جشن باستانی نوروز احتمالا قبل از زرتشت و پیدایش ادیان ابراهیمی برگزار میگردیده و شاید بطور ناخود آگاه جشن ها بخاطر همان مژده دهی ولادت ناجی بزرگ برگزار میشده اند، بدون اینکه ضمیر خودآگاه جمعی با علت آن آشنا بوده باشد.
مانند ماه
من از این که اسم من ایسا هست خیلی خوشحالم
واسم خودمو خیلی دوست دارم خیلی زیاد
واسم خودمو خیلی دوست دارم خیلی زیاد
مانند ماه مثل ماه زیبا رو
خب مهسا و ایسا هیچ فرقی در معنی ندارن
مهسا ریشه ی کاملا ایرانی داره و ایسا با ترکی مخلوط شده هردو اسم بسیار زیبایی هستن !
مهسا ریشه ی کاملا ایرانی داره و ایسا با ترکی مخلوط شده هردو اسم بسیار زیبایی هستن !
آیسا به معنی زیبا مثل ماه است
مثل ماه روی ماه❤
مانند ماهی در جنگل و جای تاریکی که به همه جا نور میرساند
معاسم من مانند ماه است
صفت نیک
زیبا مثل ماه
اسم منم آیسا هست من از اینکه دارم با این اسم زندگی میکنم خیلی خوش حالم و از پدر و مادرم برای انتخاب همچین اسم قشنگی برای من تشکر می کنم
مانند ماه زیبا
نام دیگر آتروپوس است.
اسم دختر اولم مهسا و دختر دومم ک الان یک ماه و نیم آیسا خیلی راضیم شبیه هم هستن
اشک چشم
اسم خوبیه ولی برای کسی که روی اسم آیسا شناخت داشته باشه برای همه کس خوب نیست برای نوزاد خوبه ولی بزرگسال نه
آیسا به معنی مانند ماه زیبا و پر نور است
مثل ماه زیبا
به معنی زیبا رو وشبیه به ماه اسم دخترمه خیلی اسمشو دوست دارم
زیبا همانند ماه
همانند ماه ، زیبارو
ارامش بخش همچون ماه.
احساس ، مهرو محبت،
مثل ماه
مثل ماه،
ریشه ی ترکی دارد و هم معنی کلمه ی مهسا است
ریشه ی ترکی دارد و هم معنی کلمه ی مهسا است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٠)