97 1567 100 1 آگاهاندن معنی آگاهاندن در لغت نامه دهخدا آگاهاندن. [ دَ ] (مص ) آگاهانیدن.آگاهاننده را بخوانید. معنی آگاهاندن به فارسی آگاهاندن( مصدر ) ( آگاهانید آگاهاند خواهد آگاهانید بیاگاهان آگاهاننده آگاهانیده ) آگاه کردن خبردادن اخبار اعلام .آگاهانیدن آگاهانه را بخوانید. معنی آگاهاندن در فرهنگ معین آگاهاندن (دَ) (مص م .) آگاهانیدن . معنی آگاهاندن در فرهنگ فارسی عمید آگاهاندنآگاه ساختن، آگاه کردن، آگاهی دادن، باخبر کردن. آگاهاندن را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها پویا > وارش مریم > پر زرق و برق رحمان > سرائی Meshi > sugar شیوا > صادر کردن مهدی > ترساندن مسعود خواجه وندی > lifeline miladi > offensive نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا میریوسفیDark Light امین آریاFigureمحمد حاتمی نژادمحمدرضا ایوبی صانعヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست نگون اقبال صحنه نبرد یک غازی غلتید عجل الله تعالی فرجه طبل غازی