99 1597 100 1 آمر باحکام ا معنی آمر باحکام ا در لغت نامه دهخدا آمر باحکام ا. [ م ِ رُ ب ِ اَ مِل ْ لاه ] (اِخ ) لقب ابوعلی منصور، از خلفای فاطمی مصر. در سال 495 هَ.ق. به پنجسالگی او را بخلافت برداشتند و در سنه ٔ 524 بقتل رسید.آمرا را بخوانید. آمر باحکام ا را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها ヴァヒド > pull out sima > vassal Fateme > snowboarding Mehrab > alleged جهانبخش مرادی > caudillos مجتبی م > duty رهام > با دم شیر بازی کردن مریم > غروب خیال انگیز نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته علی باقریسارافرجپورمحمد حاتمی نژادDark Light زینب زرمسلک مائده💫عاطفه موسویヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای می خیزد آرمی ولو بلغ ما بلغ وحوش فراست فاک شهر نفت خیز عراق