97 1573 100 1 آلامدمترادف آلامد: رایج، متداول، مد، مرسوممتضاد آلامد: دمده معنی آلامد در لغت نامه دهخدا آلامد. [ م ُ ] (فرانسوی ، ص مرکب ) بِرَسْم. به آئین. چنانکه باب است.آلامل را بخوانید. معنی آلامد به فارسی آلامدبرسم آلان را بخوانید. معنی آلامد در فرهنگ معین آلامد (مُ) [ فر. ] (ق .) باب روز، مد روز. معنی آلامد در فرهنگ فارسی عمید آلامد۱. مطابق مد و رسم حاضر.۲. ویژگی کسی که خود را مطابق مد می آراید و لباس می پوشد. آلامد در جدول کلمات آلامدمطابق مد, پسندیده دنباله معنی آلامد در جدول آلامد را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها پویا > وارش مریم > پر زرق و برق رحمان > سرائی Meshi > sugar شیوا > صادر کردن مهدی > ترساندن مسعود خواجه وندی > lifeline miladi > offensive نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا میریوسفیDark Light امین آریاFigureمحمد حاتمی نژادمحمدرضا ایوبی صانعヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست نگون اقبال صحنه نبرد یک غازی غلتید عجل الله تعالی فرجه طبل غازی