آسیاب
( اسم ) ۱ - آسی که بقوت آب گردد. ۲ - ( توسعا ) هر نوع آس
آب آسیا
[cracking mill] [علوم و فنّاوری غذا] نوعی آسیاب برای خُرد کردن دانه ها با دو دسته غلتک استوانه ای شیاردار
متـ . خُردکن 2
نام محلی در راه مشهد بباجگیران
[ گویش مازنی ] /aasyaab sar/ دهکده ای از دهستان قره طغان بهشهر - دهکده ای از دهستان جنت رودبار رامسر ۳روستایی در قائم شهر & از دهستان های واقع در استرآباد غربی
آبادی در کرمان
[ گویش مازنی ] /tanoore aasyaab/ دره ای در منطقه ی هزارجریب بهشهر
دهی از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد .
از توابع کوهکیلویه است این بلوک طوالش از لیراوی الی رودخان. خراسان تخمینا چهل فرسخ و از باشت تا جایزان بیست و شش فرسنگ میباشد دو رودخان. عظیم از کوه کوهکیلویه از طرف مغرب کردستان و از جانب مشرق خیر آباد و دو رودخان. کوچک یکی از ممسنی و دیگری از ماهورات که اهالی آنجا آن را کمبل مینمامند ملحق باین رودخانه میشوددر این بلوک یازده حمام و پانزده مسجد میباشد .
دهی است از دهستان ترکه در اهواز
دهی است از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه دارای ۱۵۲ تن سکنه است .