97 1556 100 1 آزرده خاطر/'AzordexAter/مترادف آزرده خاطر: دلخور، دلگیر، رنجیده، مکدر، ملول، نژندمتضاد آزرده خاطر: راضی، شادمانبرابر پارسی: دلگیر، رنجیده، دل آزرده معنی آزرده خاطر در لغت نامه دهخدا آزرده خاطر. [ زَ دَ / دِ طِ ] (ص مرکب ) رنجیده.آزرده خاطری را بخوانید. معنی آزرده خاطر به فارسی آزرده خاطر( صفت ) رنجیده ملول .رنجیده آزرده دل را بخوانید. معنی آزرده خاطر در فرهنگ فارسی عمید آزرده خاطررنجیده، ملول، دلتنگ. آزرده خاطر در جدول کلمات آزرده خاطررنجور, ناراحت, دل افگار دنباله معنی آزرده خاطر در جدول آزرده خاطر را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Mahdi دلگیر بودن مهدی حسن زاده دل خون احمد ج دل خسته امیر گلفرانی وقتی فردی از کسی رنجیده شود از او خاطره خوبی ندارد و به قول معروف از او آزرده خاطر است. اکرمی نیاحسین دل چرکین Hdybyt ارنج بردن حمیدرضا دادگر_فریمان خسته دل، مکدر ملول،رنجیده،رنجور مهسا دل خور شدن Niayesh ناراحت مانلی شریفی رنجیده عرشیا ناراحت یا رنجیده اگه اسمم رو میخوای چیز بدی نیس🤣🤣 ناراحت رنجیده رنج کشیده دل خون شکسته دل و.......... رحمت الله از کسی رنجیده شود خاطر خوبی ازش داشته نباشد فرد ناشناس ناراحت شدن از چیزی یا کسی فرد ناشناس از چیزی یا کسی ناراحت شدن ب این کار ازرده خاطر میگن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Zahra > turn into فاطمه امینی > Main office رها > موافق Reach 1 > crazy بهار رسولی > سیالی زبان لیلی > مندرس امیرحسین آریان > تتناهو آرمان نیکوکار > mixed feeling نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته اکبر روشنیسیدحسین اخوان بهابادیDark Light Farhoodعلی حیدرمحمدرضا ایوبی صانعحمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته رب جلیل حی داور تسخیر ناپذیر بنده پروری بگسست هیتر نام کره ای غرق تفکر