94 1534 100 1 آجیدن معنی آجیدن در لغت نامه دهخدا آجیدن. [ دَ ] (مص ) آجدن. آزدن. آژدن. نگندن. || منقور و مضرس کردن سطح سنگ آسیا با آسیازنه بهتر خرد کردن دانه را. رجوع به آژدن شود.آجیده را بخوانید. معنی آجیدن به فارسی آجیدن( مصدر ) سوزن زدن فرو بردن سوزن درفش نیشتر و مانند آن در چیزی خلانیدن سوزن و مانند آن .آزدن آجیده دار را بخوانید. معنی آجیدن در فرهنگ معین آجیدن (دَ) (مص م .) سوزن زدن ، بخیه زدن ، فرو بردن سوزن ، درفش ، نیشتر و مانند آن در چیزی . معنی آجیدن در فرهنگ فارسی عمید آجیدن۱. فروکردن سوزن یا درفش یا نشتر در چیزی، بخیه زدن، سوزن زدن، سوراخ کردن.۲. دندانه دار ساختن سطح چیزی، مثل دندانه ها و ناهمواری های سوهان یا سطح سنگ آسیا. آجیدن را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران فراز پارسی واژه "آجیل" هم از همین ریشه است؛ یعنی فرو کردن در دهان و خرد کردن محمد سوزن فرو بردن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها دکتر > قوی رایی JAVAD HASHEMI > subsea شیلا > Order around آرمان > حسین فاط > اقامت گزیدن میرکاد > میرقائد محمدرضا > Why do you like it آسمان > فائزه نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته پارسا حیدری حمیدرضا دادگر_فریمانمحمدرضا ایوبی صانعرهگذرFarhoodA.C.E🌀👑❄⚡🌊🌟 Dark Light 🌟🌊⚡❄👑🌀di darkestar فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته تحسین آمیز پرفروغ مرساد ستوده اند آتریسا cruise binoculars یارا