99 1570 100 1 آب نکشیده/'AbnakeSide/ معنی آب نکشیده در لغت نامه دهخدا آب نکشیده. [ ن َ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) تطهیرنشده. || مجازاً در تداول عوام ، سخت درشت : فحش آب نکشیده. آب نی را بخوانید. معنی آب نکشیده به فارسی آب نکشیدهتطهیر نشده آب نی شکر را بخوانید. معنی آب نکشیده در فرهنگ معین آب نکشیده (نَ کِ دِ) (ص مر.)۱ - بد و زشت . ۲ - نامفهوم . آب نکشیده معنی اصطلاح -> آب نکشیدهفحش / ناسزا / متلک / مَثَل /... رکیک، اهانت آمیز، نامتعارفمثال: - سورچی چند فحش آب نکشیده به زبان ترکی و روسی داد، صدای شلاقش بلند شد. ( علویه خانم – صادق هدایت ) - همیشه چندتا متلک آب نکشیده توی چنته داشت و نثار هرکسی می کرد که سر راهش قرار می گرفت. آب ها از آسیاب افتاد را بخوانید. آب نکشیده را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها fazakh > clozapine Mitra Ghaffari > debrief Maedeh > eventful narges > new composition Raha > Article of clothing Farzad > agreeing مجید بابایی > childminding ااااااا > یکتبون نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعFarhoodسیدحسین اخوان بهابادیFigureヴァヒドDark Light حمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست handcuffs طبل غازی cameraperson رهی برگشود استقلال کمال متانت