96 1593 100 1 آب توبه سر کسی ریختن آب توبه سر کسی ریختن معنی اصطلاح -> آبِ توبه سر کسی ریختنکسی ( معمولا زنی هرجایی ) را توبه دادنمثال: می گفتند آن زن را از شهرنو آورده، آب توبه سرش ریخته و با او ازدواج کرده است. آب خنک یا آب خنک خوردن را بخوانید. به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها سبحان سنچولی > سنچولی Rozy > additive پدارام احمدی > میفکن Siya > the following H. M > assisted Hanan Esmaili > slip off محمد > زایا محمد علی کریمی > get out نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حسن پاپیسارافرجپورموسیFigureDark Light محمد حاتمی نژادFarhoodعلی باقری فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته لرکی فارس حسنا یک غازی نام کره ای لر زراسوند بند گران