95 1529 100 1 آبله نشان معنی آبله نشان در لغت نامه دهخدا آبله نشان. [ ب ِ ل َ / ل ِ ن ِ ] (ص مرکب ) آنکه فرورفتگی ها از اثر آبله بر بشره دارد. آبله دار. مجدر: سلطان سنجر گندم گون آبله نشان بود. (راحةالصدور راوندی ).آبله کردن را بخوانید. معنی آبله نشان به فارسی آبله نشان( صفت ) کسی که فرورفتگیهااز اثر آبله بر بشره دارد مجدر آبله رو .آبله دار آبله نشان دادن( مصدر ) نشان آبله و مانند آن بر بشره پیدا آمدن . آبله نشان شدن( مصدر ) نشان آبله و مانند آن بر بشره پیدا آمدن مجدر شدن .نشان آبله و مانند آن بر بشره پیدا آمدن آبله کوب را بخوانید. آبله نشان را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها هدی چامهای > well versed علی رعنایی > came to life Figure > what a bummer Sunflowe > Diverting مهدی نصر > rhetorical question Sunflower > Full bodied سجاد اپیکور > such a wow ایدا قزل بیگلو > sailed نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعرهگذرپارسا حیدری Dark Light FarhoodA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمانsamir_8203 فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی binoculars ناپذیر رزمندگان تحسین آمیز shet همی دار نام کره ای