96 1607 100 1 آئینه دار/'A'inedAr/ معنی آئینه دار به فارسی آئینه دار( اسم صفت ) ۱ - آنکه آیینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن را در آن بینند . ۲ - سر تراش سلمانی گرای دلاک حجام . آئینه داری را بخوانید. آئینه دار را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها سید ابوالفضل میرجمالی > غلتید N.shirmohammadiyan > Out of نیایش > نیایش نگار > باد مهرگان حسن پاپی > زراسوند SoheilAA > integrity committees یاسمین > hi there امیر محمد > یک غازی نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته سارافرجپورواژگان لری( بختیاری) محمد حاتمی نژادزینب زرمسلک علی حقی بستان آبادDark Light موسیعلی باقری فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته فاک یک غازی نام کره ای رهی برگشود شن زار سهم عمده سبلان زراسوند