متساوی الزوایامتساوی اللونمتساوی المسافتمتساوی بودنمتسعمتسع شدهمتشابهمتشابه الصوتمتشبث شدن بهمتشخصمتشرعمتشعشعمتشعشع شدنمتشنجمتشکرمتشکلمتشکل از قطعات مرتبطمتشکل کردنمتصاعدمتصاعد شدنمتصاعد کردنمتصدیمتصدی امور خانوادگیمتصدی بارمتصدی باغ میوهمتصدی بایگانیمتصدی ترمز ماشین و ترن و غیرهمتصدی جانوران شکاریمتصدی حفاظت ظروف مقدسه کلیسامتصدی حمل و نقلمتصدی دریافتمتصدی علائممتصدی گرم کردنمتصدی ماشین چاپمتصدی مجازاتمتصدی محوطهمتصدی ملزوماتمتصدی نظافت خانهمتصدی کاتالوگمتصدی کفن ودفنمتصرفمتصرف بودنمتصرف شدنمتصرفاتمتصف کردنمتصلمتصل بودن یا شدنمتصل شدنمتصل شدهمتصل کردن