فاسد نشدنیفاسد نشدهفاسد کردنفاسد کنندهفاسد کننده اخلاق دیگریفاسقفاشفاش سازیفاش شدگیفاش شدنفاش وابراز کردنفاش کردنفاش کردن سرفاش کردن یا شدنفاشیستفاصلفاصلهفاصله ایفاصله بین تارهای صوتیفاصله بین چشم و منقارفاصله بین دو چیزفاصله خوردنفاصله خیلی کمفاصله دادنفاصله دارفاصله دار کردنفاصله عدسی را کم و زیاد کردنفاصله فرعیفاصله گذاریفاصله گذاری کردنفاصله گذاشتنفاصله معینفاصله میان دو پردهفاصله میان دو حرففاصله کانونیفاصله یاجای سفیدوخالیفاصلهء زیادفاضلفاضلابفاضلانهفاعلفاعل مختاریفاعلیفاعلی بودنفاقدفاقد احساسفاقد احساساتفاقد احساسات انسانی کردنفاقد ارتباط منطقیفاقد اصول هنری