شان بارونشان و مقام دادن بهشانزدهشانزدهمشانزدهمینشانسشانس خوب داشتنشانس نیاوردنشانسیشانهشانه ایشانه بسرشانه چوپانشانه حیوانشانه خالی کردنشانه خالی کردن ازشانه دارشانه دارانشانه را بالا انداختنشانه زدنشانه عسلشانه فشنگشانه مخصوص جدا کردن تارهای نخشانه نکردهشانه کردنشانه کننده پشمشانه یا قشو کردنشانکرشاهشاه بلوطشاه بلوط اروپاییشاه بویشاه پرشاه پیچشاه ترهشاه توتشاه تیرشاه خطشاه درختشاه دگلشاه سیمشاه فنرشاه مات کردنشاه ماهیشاه ماهی دوسالهشاه ماهی قرمزشاه ماهی کوچکشاه نشینشاه کششاه کلید