دسته دار شدندسته درست کردندسته دسته شدندسته دسته کردندسته دوچرخهدسته راه انداختندسته ریشهدسته زبده و کار ازمودهدسته زیاددسته سرایندگاندسته سه تاییدسته شدندسته شمشیردسته صندلیدسته علفدسته علف و غیرهدسته گذاردسته گذاشتندسته گلدسته گل یا گیاهدسته گل یا یک دسته علفدسته ماهیدسته ماهی خواراندسته ماهیتابهدسته متشکلدسته محوردسته مذهبیدسته مرغابیدسته مودسته نوازندگاندسته هاوندسته هفت نفریدسته همفکردسته هیزمدسته کارددسته کارکناندسته کاغذ های مرتبدسته کردندسته کوچک موسیقی جازدسته کوچکی از الیاف پشمیدسته کوک ساعتدسته یا بافه گندمدسته یا گله گوسفنددسته یا مجموعه کوچک الیافدستهء صندلیدستهء صندلی یا مبلدستهء موسیقیدستهء کرکدستهای از ستارگاندستهای زنبور