در حال سکوندر حال ضرباندر حال عادیدر حال عطسه صحبت کردندر حال لرزشدر حال معلق ماندندر حال نزعدر حال کاردر حال کموندر حال کمیندر حالت خواب مغناطیسیدر حالت خواب و بیداردر حالت ناخوداگاهیدر حالت هیجاندر حالیکهدر حبس انداختندر حبس مجرددر حدس و گمان برتری داشتن بردر حدقه یا سرپیچ قرار دادندر حدوددر حدود سه ماهدر حرکتدر حرکت به وسیله باددر حرکت بودندر حصاردر حصار قرار دادندر حصار محصور کردندر حضوردر حقیقتدر حلب یا قوطی ریختندر حلقه گل قرار دادندر حوالیدر حیندر حین ارتکاب جنایتدر خارجدر خاک ریشه دواندهدر خاک نهادندر خاکدان ریختندر خطادر خطردر خطر انداختندر خطر بودندر خطر صدمه یا مرگ قرار دادندر خطوط دشمن نفوذ کردندر خفا انجام دادندر خلا ل مدتی کهدر خلاف جهت ساعتدر خلالدر خلوتدر خمره ریختن