با چاقو تیز کردن و تراشیدنبا چاقوی جراحی بریدنبا چراغ یا نشان راهنمایی کردنبا چرخ کوچک مخصوص غلتاندنبا چرخ یا دستگیره کشدنبا چشم اشاره کردنبا چشم بستهبا چشم حقارتبا چشم غمزه کردنبا چشم نیم باز نگاه کردنبا چشمان پر اشتیاق نگاه کردنبا چشمان خمار نگریستنبا چلپ و چلوپ شستنبا چماق زدنبا چماق یا باتون زدنبا چماق یا شلاق زدنبا چمنبا چمن پوشاندنبا چنگال ربودنبا چنگک جمع کردنبا چنگک زمین را صاف کردنبا چنگک سوراخ کردنبا چنگک صاف کردنبا چوب بیلیارد زدنبا چوب پا راه رفتنبا چوب پنبه بستنبا چوب پهن کتک زدنبا چوب پوشانیدنبا چوب خط حساب کردنبا چوب زدنبا چوب زیر بغل راه رفتنبا چوب فرش کردنبا چوب گردگیری پاک کردنبا چکش زدنبا چکش زدن یا کوبیدنبا چیز پهن و سنگین زدنبا چیز نوک تیز سوراخ کردنبا چیز نوک تیز فرو کردنبا حال خمیازه سخن گفتنبا حالت حملهبا حداکثر سرعت دویدنبا حدیده و قلاویز رزوه کردنبا حرارتبا حرارت علیه کسی صحبت کردنبا حرص و ولع خوردنبا حرمتبا حروف الفبا بیان کردنبا حروف علامت گذاشتنبا حروف قرمزبا حروف نوشتن