بر پشتبر پشت چیزی قرار گرفتنبر پشت خوابیبر پشت خود سوار کردنبر جسته ساختنبر جسته کاریبر جسته کردنبر چسب زدن بهبر چوب اویختنبر چین و چروکبر حجم افزودنبر حسببر حسب شماره تنبر حسب لزومبر خلاف اصول طبیعتبر خلاف قانون اساسیبر خوابشبر خود تحمیل شدهبر خیزشبر رویبر روی پایه نشاندنبر روی خود نیاوردنبر روی سطح پخش کردنبر روی نقشه نشان دادنبر زبان اوردنبر زدنبر زمین افکندنبر زمین گستربر سر شهوت اوردنبر سر غیرت اوردنبر سر گذاشتنبر سر میل اوردنبر سرعت افزودنبر سندان کوبیدنبر شناختگربر صلیب اویختنبر طبق انبر طرف نشدنیبر علیهبر فرازبر محور خود گردیدنبر مقداربر نگرداندنیبر کرسی نشستنبر کرسی یا صندلی نشاندنبر کسی نظارت کردنبر کنار کردنبرائتبرائت ذمهبرائت کردن