با فنربا فوت خاموش کردنبا فکر باز و درستبا قائل شدنبا قاشق برداشتنبا قاعدگیبا قالب بشکل دراوردنبا قایق باری کالا حمل کردنبا قایق حمل کردنبا قدم اهسته رفتنبا قدم پیمودنبا قدم تند رفتنبا قرارداد استخدام کردنبا قشر و پوست پوشاندنبا قصد قبلیبا قطب نما تعیین کردنبا قلاب ماهی گرفتنبا قلاب محکم کردنبا قلع و سرب پوساندنبا قلع یا حلبی پوشاندنبا قید و بند بسته شدهبا قید و منگنه محکم بستنبا گاز خفه کردنبا گچ خط کشیدنبا گچ سفید کردنبا گچ نشان گذاردنبا گرافیک و طرح خطی ثبت کردنبا گرمای ملایم گرم شدنبا گل اخری رنگ کردنبا گل اراستنبا گل سفید پاک کردنبا گلسنگ پوشاندنبا گلوله برف زدنبا گلوله کمانه دار زدنبا گوشه ء چشمبا گوه شکافتنبا گوه نگاه داشتنبا گوهر اراستنبا گیره نگاهداشتنبا گیره یا عایق نگاه داشتنبا گیوتین اعدام کردنبا لاستیک پوشاندنبا لاک جلا دادنبا لایه نرم یا بالشتک پوشاندنبا لب لمس کردنبا لباس تمام رسمیبا لثه جویدنبا لحن خاصی تلفظ کردنبا لغات بیان کردنبا لفافه پوشاندن