جا دادن، متحد کردن، امیختن، بهم پیوستن، ترکیب کردن، یکی کردن، ثبت کردن، داخل کردن، دارای شخصیت حقوقی کردن
توام کردن، امیختن، یکی کردن
متحد کردن، وصلت دادن، بهم پیوستن، ترکیب کردن، یکی کردن، متفق کردن
متحد کردن، یکی کردن، یکی شدن، متشکل کردن، تک ساختن
مخلوط کردن، ترکیب کردن، یکی کردن، فرو رفتن، غرق شدن، ادغام کردن، ممزوج کردن، فراگرفته، مستهلک شدن
یکی کردن، محکم کردن، یک رقم کردن
درست کردن، یکی کردن، تمام کردن، کامل کردن، تابعه اولیه چیزی را گرفتن
تمیز کردن، یکی کردن، تمیز دادن، شناختن، تشخیص هویت دادن