یکسره

/yeksare/

    altogether
    downright
    consecutive
    immediately
    straight
    outright
    one - session
    through
    single
    trip
    travelling one way only
    one-session
    right

فارسی به انگلیسی

یکسره تا برلین پروار کرد
he flew non - stop to berlin.

یکسره در مورد ترن و اتوبوس
nonstop

یکسره کردن
to settle, to have it out

مترادف ها

exactly (قید)
عینا، یکسره، کاملا، بدرستی، بکلی، چنین است

across (قید)
از میان، از عرض، از وسط، یکسره، ازاین طرف به ان طرف، از این سو بان سو

indiscriminately (قید)
یکسره

altogether (قید)
یکسره، همگی، تماما، کاملا، روی هم رفته، با هم، اجماعا، از همه جهت

all (قید)
یکسره، همگی، تماما، دارو ندار

at once (قید)
یکسره، فورا، یک بارهای

non-stop (قید)
یکسره

پیشنهاد کاربران

همه رهه . [ هََ م َ / م ِ رَ هََ / هَِ ] ( ق مرکب ) یکسره . یکره . یکسر. ( یادداشت مؤلف ) : حرکاتش همه رهه هنر است برم از جان من عزیزتر است . عنصری .
کل، همه
پشت سر هم
مداوم
یک تیغ. [ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب، ق مرکب ) سراپا. سراسر. گویند: یک تیغ سیاه است ؛ یعنی هیچ خال و خجک از رنگ دیگر ندارد. ( از یادداشت مؤلف ) . یکدست. یکسره. مطلق. ( فرهنگ لغات عامیانه ) . || متحد. متفق.
پشت سرهم

یکپارچه
یهویی یا در یک زمان

بپرس