یک نواخت

/yeknavAxt/

    monotonous
    even
    invariable
    steady
    monotonously
    uneventful
    uniform
    colorless
    dead
    equable
    humdrum
    monotonous
    samey

فارسی به انگلیسی

یک نواخت و خسته کننده
drab

یک نواخت کردن
even, unify

مترادف ها

level (صفت)
مساوی، هم پایه، هموار، مسطح، یک نواخت، مستوی

singsong (صفت)
یک نواخت

same (صفت)
یکسان، شبیه، همان، یک نواخت، همان کار، همان چیز، همان جور، عینا مثل هم، بهمان اندازه

uniform (صفت)
یکسان، یک دست، یک نواخت، یک شکل، متحد الشکل، یک ریخت

unisonant (صفت)
هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، یک نواخت، متحدالقول

unisonous (صفت)
هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، یک نواخت، متحدالقول

monotonous (صفت)
خسته کننده، یک نواخت

invariable (صفت)
تغییر ناپذیر، ثابت، نامتغیر، یک نواخت

steady (صفت)
محکم، پر پشت، ثابت، پی در پی، استوار، مداوم، متین، یک نواخت

monotone (صفت)
یک نواخت

monotonic (صفت)
یک نواخت

پیشنهاد کاربران

ممنون
منابع• http://msrbaz10@gmail.com
متعادل
یکنواخت، یکپارچه = Monotonous
◀️ I guess you have had a monotonous and erosive life : حدس میزنم زندگی یکپارچه/یکنواخت و فرسایشی ای داشته اید.
یک باد. [ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) در اصطلاح بنایان ، به معنی برابر و مساوی . یک نواخت . هم باد. ( یادداشت مؤلف ) . در یک امتداد.
Steady
یک شکل
یکنواخت بدون تغیر
یکسان ، برابر
هموار. یک دست. صاف. تخت. که سطح برابر دارند از پستی و بلندی، یک دست. یک رو. یک نسق. برتر که همه از یک جنس و نوعند. که هیچ جزء فروتر از اجزاء دیگر نیست
به یک صورت نواختن . بدون تعییر

تکراری
همگن
هم اندازه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس