پیاپی، متداولیک بند. [ ی َ / ی ِ ب َ ] ( ق مرکب ) متصل. پیوسته. دایم. متوالیاً. مدام : دیشب تا صبح یک بند بارید. بیمار شب را یک بند هذیان گفت. ( یادداشت مؤلف ) .یک روند ؛ یک ریز. پیاپی.without cease+ عکس و لینک