یک بر


    tilted
    heeled
    [ship] heeled

فارسی به انگلیسی

یک بر دو
double, twice as many or as much
double, twice as many, twice as much, twofold

یک بر کردن
to tilt (over), to tip, to cant, to heel

مترادف ها

heeled (صفت)
یک بر

tilted (صفت)
یک بر

پیشنهاد کاربران

نمونه: بر بالای شتر، گل محمد یکبر نشسته، چوبدستش را بیخ خطب جا داده بود و کلاه را تا چنگ ابرو پایین کشیده بود.
کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۱

بپرس