یل

/yal/

    athlete
    brave
    courageous
    gallant
    hero
    warrior
    kind of jacket for women

مترادف ها

hero (اسم)
مبارز، دلاور، قهرمان، مجاهد، گرد، یل، پهلوان داستان

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

یلیلیلیل
یل: کت زنانه
نمونه: زنی که مهره های زرد و سفید به یل خود بسته باشد، نمی گذارم پا به چادرت بگذارد.
کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۳
کت بدون شلوار زنانه را تا سی سال پیش یل میگفتند شاید به خاطر آن بوده مانند صدر اعظم آلمان آنگلا مرکل درجمع ومجمع یلان. سیاسی و. دیپلمات ها و پهلوانان می نشسته اند زیرا مرکل و رئیس نمایندگان دموکرات آمریکا هم یل میپوشید وگشست و منیژه هم لباس مردانه می پوشیدند علم هو عندالله
یل ( _َ ) به معنای گرد، پهلوان، مبارز، جنگجو، شجاع
مبارز وجنگجو
در زبان پهلوی - پارسی میانه، واژه ( یَل ) به چم ( قهرمان، دلاور ) به همین گونه یِ ( یَل ) واگویی می شده است. گمان من این است که واژه ( یَل ) با واژه ( ایر ) از یک ریشه می باشند، چراکه دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) در روندِ زبان پارسی و همچنین زبانهایِ هندواروپایی بسیار دیده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

چنانکه در رویه هایِ 96 ، 118 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است:

یلیل
کسی که قدرتمند است
یِل در ترکی یعنی باد
یَل/ yăl : نیم تنه
مانند: خاله سکینه، چارقد چرکمُردی به سر داشت و یَا کهنه ای به روی پیراهن بلندش به آن کرده و. . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
یل yal [تر. ] ( ا. ) نیم تنه زنانه کت مانندی که از پارچه ی نسبتاً ضخیم می دوزند.
فرهنگ بزرگ سخن
حسن انوری
نشر: سخن
یِل ( Yel ) در زبان ترکی به معنی باد است
در زبان بختیاری کلمه ای جهت جمع مردانه مانند کریل : پسرها، گوویل: برادرها به کار می رود و جمع اناث از "گل"galاستفاده می شود مانندزنگل : زن ها، دورگل: دخترها
یل:پهلوان، تنومند، نیرومند، قدرتمند، شیردل
پهلوان
به دستی گرفتش قفا یل فکن به دستی کشیدش زبان از دهن
یل فکن=با قدرت
یَل در زبان ترکی نوعی لباس روی زنانه بود تقریبا شبیه" کت " معمولاً جنس آن از مخمل بوده .
( ( پنج ساله که زمستونا خودم با یه دونه یل رنگ و رو رفته مال عهد دقیانوس سر می کنم و صدام در نمی یاد. ) ) ( صادق چوبک ، مسیو الیاس )
در گویش زبان بختیاری واژه یل = پهلوان، دلیر، نرهیل، قدرتمند، دارای زور بازو است.
مبارز
دلاور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)