یساول


    mounted mace-bearer
    escort
    vanguard
    mounted macebearer

مترادف ها

lictor (اسم)
یساول، پیشرو حاکم و غیره، متصدی مجازات

tipstaff (اسم)
یساول، چماق دار، عصای سر فلزی

پیشنهاد کاربران

یَساوُل:پاسبان چوب به دست. نگهبان چماقدار.
نمونه:چرا خود تان را این جور یساول نگاه داشته اید. ( کلیدر ج۷ص۲۰۷۵ )
محمدجعفر نقوی
نگهبان چماق به دست - چماق دار
بساول مثل قراول و چپاول ترکی هست که شکل صحیح آن قاراقول هست
یساول در ترکی یعنی ملازم سواره پیش رو لشکر
یَساول/ yăsăvol : واداشته شده، منتظر نگاه داشته شده.
مانند: - تا کی باید در این هوای سگی یساول بمانیم ما؟!
کلیدر
محمود دولت آبادی

بپرس