glacial
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
جسم شناور، راندگی، توده باد اورده، برف باداورده، جریان اهسته، توده شدن، یخ رفت
کشو، یخ رفت، قلق، دخل پول، دخل دکان
یخ رفت، یخ سفت
پیشنهاد کاربران
یخرفت ( Moraine ) : [اصطلاح کوهنوردی]خرده سنگ و مواد دیگری که بر اثر عمل یخچال های طبیعی بر جای می مانند را یخرفت گویند. یخرفت به گونه های کناری – میانی – زمینی و پایانه ای ( پیشانی ) تقسیم می شود.
منبع https://sporton. ir
منبع https://sporton. ir
مورن
سورن