یاور

/yAvar/

    assistant or supporter
    prop
    acolyte
    adjutant
    aid
    ally
    assistant
    auxiliary
    coadjutor
    friend
    help
    helper
    friendly
    lieutenant
    minion
    second
    subordinate
    succor
    succour
    supportive
    surrogate
    vice-

فارسی به انگلیسی

یاور ابدارباشی
footman

یاور اسقف
suffragan

یاور منشی
undersecretary

یاور مورد اطمینان
henchman

یاور ناخدا در کشتی بازرگانی
mate

مترادف ها

collaborator (اسم)
هم دست، یاور

aid (اسم)
هم دست، کمک، یاری، یاور، حمایت، مساعدت، مددکار، معونت

helper (اسم)
هم دست، کمک، یار، یاور، معین، معاون

assistant (اسم)
کمک، دستیار، یاور، معین، بر دست، معاون، نایب، ترقی دهنده، رهبریار

adjutant (اسم)
کمک، یار، یاور، اجودان، معین

adjuvant (اسم)
یاور، معین، دوای ممد

helpmate (اسم)
یار، یاور، همسر، کمک و همدست

پیشنهاد کاربران

یاوَر در پهلوی به معنی "دفعه ، باز ، زمان" نیز بوده است.
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

یاوریاوریاوریاور
یاور یک مجموعه تلویزیونی به کارگردانی مشترک سعید سلطانی و اصغر نعیمی و تهیه کنندگی آرمان زرین کوب و نویسندگی سعید مطلبی محصول سال ۱۴۰۰ است که از رمضان ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه سه سیما پخش شد.
یاور مجموعه ای داستانی معماییتهیه کننده آن داستان شیرینی دارد. این سریال محتوا و دیالوگ های شدیداً ضد زن دارد و به همین خاطر مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است.
...
[مشاهده متن کامل]

یاور
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/یاور_(مجموعه_تلویزیونی)
دســـتــــه هـــاون
یاور: از درجات نظامی ارتش ایران در دوره قاجار، که در مرتبه ای پایین تر از سرهنگ دوم و بالاتر از سلطان ( سروان ) قرار داشت. درجه یاور دارای دو مرتبه ی اوّل و دوّم ( یاور اوّل و یاور دوّم ) بوده است.
دست مرد. [ دَ م َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) یار. یاور. مدد. کمک . مددکار. پشتیبان . دستگیر. پشت . یار و مددکار. ( برهان ) :
وین نیاید بدست تا بوده ست
مرترا دست مرد و پای گذار.
سنائی .
همراه و یاری
سرگرد . . . . . پشتیبان . . . . . . . حامی . . . .
یاوریدن به کسی.
یاور:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "یاور " می نویسد : ( ( یاور ریختی است برآمده از "یار ور" که ریخت پساوندی" یار " است و در همان معنی: یاریگر و کمک رسان به کار رفته است. نمونه ای دیگر از این گونه دیگر گونی را در " داور " و "دادور" می بینیم در هر دو واژه حرف پیش از پساوندِِ" ور" سترده آمده است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( هَمَم داد دادی و یاوری
همم تاج دادی، هم انگشتری ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۷۹. )

جنس مذکر که با جنس معنث ازدواج کرده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)