رفتار، وضع، جهت، متکا، یاتاقان، بردباری، سلوک، طاقت، زاد و ولد، زایش، نسبت
headstock(اسم)
پایه، یاتاقان، بستر
پیشنهاد کاربران
ق حرف بیست وچهارم در الفبای فارسی، حرف بیست ویکم در الفبای عربی ( قاف ق ) و نوزدهمین حرف از حروف الفبای عبری ( کوف ק ) است. در اغلب گویش های زبان فارسی حرف ق ( قاف ) و غ ( غین ) متفاوت تلفظ می شوند اما در برخی گویش ها و لهجه ها این دو حرف یکسان تلفظ می شوند. ... [مشاهده متن کامل]
بیشتر واژه هایی که با همخوان /ق/ آغاز می شوند، ریشهٔ عربی دارد معرب هست در بعضی از واژه ها که از فارسی یا زبان های دیگر وارد زبان عربی شده و سپس دوباره وارد زبان فارسی شده است، همخوان ( صامت ) ابتدایی به �ق� تغییر کرده است. برای نمونه �قند� معرب �کند� و �قرمز� معرب �کرمست�. برخی دیگر از واژه های فارسی که همخوان غین در آن شنیده می شود به غلط با قاف نوشته شده است. مانند قباد، قشنگ، قالیچه و قلندر. بعضی از واژه های فارسی هم هستند که همخوان آغازین آن ها به �ق� تبدیل شده است. برای نمونه �قلک� که در اصل به صورت �کولک� و �غلک� رایج بوده است. حرف ق از حرف های عربی است طبق در کتاب فرهنگ واژه های اوستا این کلمه غ در این کتاب است. لینک منبع. پایین قرار می دهم
قلندر ، قلدر، قلچماق، قالتاق. قالپاق، یاتاقان. . . و خلاصه هر کلمه ایی قاف دارد. یا عربی است یا تورکی، چون در زبان فارسی قاف وجود ندارد. حالا می ماند عربی، این کلمات را نمی توان به چهارده باب عربی برد. و مترادف عربی هم ندارند. والسلام نامه تمام. این کلمات تورکی هستند.
یاتاقان واژه ای تورکی است که از کارواژه یاتماق به چم خوابیدن گرفته شده که یات ریشه آن بوده هنگامیکه پسوندآ قان بدان افزوده می شود به ریخت یاتاقان و به چم بسیار خوابنده در می آید و درپارسی به چم محل اتصال دسته پیستون به میل لنگ به کار می رود واژه نامه شاهمرسی
یات یعنی بخواب دراز بکش یاتاق محل خواب و دراز کشیدن مثل اوداق یعنی محل نشستن یاتاقان میشه خواب گاه محلی برای آرامش و آسایش همراه با دراز کشیدن چون خواب در تورکی میشه یوخه با کسر ه یاتاقان در ماشین یعنی محل آرامش محور و میل لنگی که در حال گردش است و عدم سایش آن
( ترکی ، اِ ) یاتاقان . رجوع به یاتاغان شود. یاتاقان . ( ترکی ، اِ ) ۞ قسمی شمشیر معمول ترک و عرب . شمشیر ترکی . اسلحه ای برای کشتن که بجای سلاح کمری اروپائی از کمر آویخته میشود. یتاق یاطاقان . ( ترکی ، اِ ) در اصطلاح مکانیک دو نیم دایره از جنس بوبیت است که در موتور اتومبیل جایی که دسته ٔ پیستونها بر روی میل لنگ نصب می شود. . . ... [مشاهده متن کامل]
درست یاتاقان صددر صد ترکی حالا یه بند خدای یه اشتباه کرده گفت پارسی باید بهش توهین کنید بازم می گویم توهین کردم یک آدم الکی کار آدم غیرمنطقی و بی عقل بی سواد است.
واژه یاتاقان کاملا پارسی است چون در ترکی می شودرنمل این واژه یعنی یاتاقان صد درصد پارسی است.
یاتاقان همان بلبرینگ است.
بوردن/بوریدن = تحمل کردن، متحمل شدن، to bear بورش = تحمل بوراندن = تحمیل کردن بورانش = تحمیل بورانده = تحمیل شده {بوردن/بوریدن را از روی burdan پارسیگ ساخته ام. burdan که در پارسی نو �بُردن� شده، در پارسیگ هم به چم حمل کردن است هم به چم تحمل کردن} ... [مشاهده متن کامل]
بن مایه: فرهنگ کوچک پهلوی، مکنزی #پارسی دوست #پیشنهاد_شخصی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - بنابراین می توان چنین نوشت که: بورَن = bearing، بیرینگ، یاتاقان ( وسیله ای برای bear یا تحمل بار ) {{روش ساخت بورن: بور ( بن اکنون بوریدن ) بعلاوه ی پسوند نامواژه ساز ‹ َ ن›. این پسوند در گردن ( آنچه می گردد ) ، بریزن ( در پهلوی به چم اجاق، آنچه برشته می کند، ( بریز: بن اکنون برشتن ) ) ، دَرزن ( سوزن، آنچه می درزد ( درزیدن: دوختن ) ) ، سوزن ( آنچه مانند سیخ، در برخورد با تن سوزش ایجاد می کند ) ، وردنه ( آنچه می گردد، در پهلوی وردیدن: گردیدن ) و . . . دیده می شود. به تازگی نیز فرهنگستان واژه ی پوشَن ( کاور ) را با استفاده از این پسوند ساخته است. }}