دیکشنری
مترجم
بپرس
گیرودار
/girodAr/
conflict
scuffle
authority
pomp
distress
extremity
predicament
دنبال کنید
مترادف ها
throe
(اسم)
زایمان، رنج، گیرودار
پیشنهاد کاربران
هناهین
کشاکش . . . . .
حیص و بیص
وابستگی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها