گیرنده

/girande/

    consignee
    grabber
    gripper
    receiver
    live
    receptor
    recipient
    payee
    receiving
    gripping
    attractive
    heady
    snappish
    mean

فارسی به انگلیسی

گیرنده قرض
borrower

گیرنده مدال
medalist

گیرنده نامه
addressee

گیرنده و فرستنده
transceiver

گیرنده وجه
payee

مترادف ها

receiver (اسم)
پذیرنده، گیرنده، خریدار مال دزدی، دریافت کننده، دستگاه گیرنده، متصدی دریافت

receptor (اسم)
وان حمام، گیرنده، دستگاه گیرنده، پذیرایی کننده، ستاره مساعد

holder (اسم)
سه پایه، بست، گیرنده، نگاه دارنده، دارنده، اشغال کننده

catcher (اسم)
گیرنده، بدست اورنده

recipient (اسم)
گیرنده، دریافت کننده، وصول کننده

grantee (اسم)
گیرنده، صاحب امتیاز، انتقال گیرنده

getter (اسم)
گیرنده، یابنده، دریافت کننده

payee (اسم)
گیرنده، دریافت کننده وجه

mesmeric (صفت)
جاذب، گیرنده، مربوط به خواب مصنوعی، در حالت خواب مغناطیسی

striking (صفت)
زننده، خیلی خوب، موثر، برجسته، گیرنده، قابل توجه

prehensile (صفت)
درک کننده، قابض، گیرنده، گیر کننده، دارای استعداد هنری، مخصوص گرفتن و چیدن برگ

catchy (صفت)
جاذب، گیرنده

fetching (صفت)
جذاب، دلربا، گیرنده

پیشنهاد کاربران

کلمه ی "گیرنده " با تلفظ /girande / از دو بخش تشکیل
می شود :گیر نده
1️⃣ "گیر " ، بن مضارع مصدر "گرفتن " هست ؛ [. . . را گیر یعنی
. . . را دریافت کن ]
2️⃣ - نده :موقعی که پسوند " - نده" به "گیر "می چسبد ؛⬅️
...
[مشاهده متن کامل]

بن مضارع "گیر "تبدیل به صفت فاعلی" گیرنده " می شود.
👈چیزی یا کسی که . . . رامی گیرد یا دریافت می کند ؛👉

!Don't pick on me
کسی یاچیزی که میگیرد دریافت کننده
Do not pick me on

بپرس