grasp (فعل)فهمیدن، چنگ زدن، قاپیدن، بچنگ آوردن، فراچنگ کردن، گیر اوردنhook (فعل)ربودن، کج کردن، گرفتار کردن، بدام انداختن، گیر اوردن، بشکل قلاب دراوردن