گویی

/guyi/

    like
    must
    seem
    one would say(or think)
    indeed

پیشنهاد کاربران

همانا
✍️ so to speak
می نماید که ؛ گویا. گوئی. پنداری. چنین به نظر میرسد :
می نماید که سر عربده دارد چشمت
مست خوابش نبرد تا نکند آزاری.
سعدی.
نوعی ناسزا در لهجه بندر خمیر معادل فارسی مزخرف انگلیسی lousy
گویی :معادل گویی و انگار در زبان ترکی" سانکی" می شود . استاد شهریار گفته :
سانکی سفرده یم ، اویادیرلار کی دورچاتاخ
زنگ شتر چالیر، کئچه رک کاروان سسی
ترجمه : گویی که همراه کاروانی در سفر بین راه به خواب ناز فرو رفته ام و مرا در خواب این صدا به گوش می رسد برخیزید و بار و بنه ها را بربندید و صدای زنگ شتر هم با زبان حال می گوید کاروان در حال گذر و حرکت است .
...
[مشاهده متن کامل]

( کلیات اشعار ترکی شهریار ، تهران ، انتشارات نگاه ، 1386 ص112 )

انگار

بپرس