گوشی

/guSi/

    receiver
    ear-trumpet
    stethoscope
    ear-cap
    key or peg
    auricular
    aural
    earphone
    handset
    headphone
    headset

فارسی به انگلیسی

گوشی پزشکی
stethoscope

گوشی تلفن
receiver

گوشی خدمتتان باشد
hold the line(or hold on) please!

گوشی دستتان باشد
watch out!be wise to it!

گوشی دستم است
i am wise to it. i am in the know.

مترادف ها

auric (صفت)
طلایی، گوشی

otic (صفت)
سمعی، گوشی، وابسته بشنوایی

aural (صفت)
گوشی، مربوط به گوش یا سامعه

auricular (صفت)
گوشی، سماعی، وابسته بگوش یا سامعه، وابسته بشنوایی، تواتری، دهلیزی

پیشنهاد کاربران

Tuner ( شخص یا اسباب کوک کننده ابزار موسیقی. نگاه کنید بهTuner آبادیس )
واژه گوشی
معادل ابجد 336
تعداد حروف 4
تلفظ guši
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت نسبی، منسوب به گوش، اسم )
مختصات ( اِ. )
آواشناسی guSi
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
واژه گوشی از ریشه ی واژه ی گوش پارسی است.
...
[مشاهده متن کامل]

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه گوش از پارسی میانه 𐭢𐭥𐭱 ( gʿš /⁠gōš⁠/ ) ، از پارسی باستان 𐎥𐎢𐏁 ( g - u - š /⁠gauša⁠/، �گوش� ) ، از زبان پیش ایرانی *g�wšah ( مقایسه کنید با اوستایی𐬔𐬀𐬊𐬱𐬀 گوش ( goš ) , کردی شمالی guh، اوستیایی хъус ( q ) ، ، از زبان پروتو - هندی - ایرانی *gʰ�wšas ( مقایسه کنید سانسکریت घोष ( غوشا ) ) ، از پیش هندی - اروپایی *gʰows - ( "شنیدن" )
منابع ها. واژگان اوستایی
فرهنگنامه کوچک پهلوی دیوید
فرهنگ زبان ایرانی باستان
ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ فارسی به پهلوی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
فرهنگِ سَنسکریت - فارسی

یک دست گاهی است که ما می توانیم با ان کار هایمان راراحت تر انجام دهیم، ، ، ، معنی �موبایل�، ، ، ، هم خانواده �گوش�، ، ، ، خدانگه دار
گوشی واژه ای پارسی است بهتر است به جای واژه تلفن استفاده شود
تلفن همراه
گوشی: سلفون
گوشی:وسیله ای است چوبی یا فلزی در سازها که یک سر سیم به آن بسته می شود و برای کوک کردن تارهای ساز به کار می رود.
باور کردن نیرنگ
تلفن همراه ( موبایل ) در عربی می شود جَوّال
جوال
هدفون
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس