گوشت

/guSt/

    meat
    flesh
    pulp

فارسی به انگلیسی

گوشت اضافی
flab

گوشت امو
sarcoma

گوشت اهو
venison

گوشت اوردن
fatten

گوشت اوردن زخم
heal

گوشت با استخوان
chop

گوشت بر
carver

گوشت بر و گوشت فروش
butcher

گوشت بره
lamb

گوشت بوقلمون
turkey

گوشت بی استخوان
fillet

گوشت پرندگان اهلی
fowl

گوشت پشت مازو
tenderloin

گوشت ترد شده
marinade

گوشت تلخ
morose, crabbed, grumpy

گوشت تلخی
moroseness, gall

گوشت ته دنده گاو
short ribs

گوشت چرخ کرده
mincemeat

گوشت حیوان ذبح شده بجز مرغ و ماهی
flesh

گوشت خرد کرده و اب پز شده
fricassee

مترادف ها

flesh (اسم)
حیوانیت، جسم، تن، گوشت، شهوت، جسمانیت، مغز میوه

bully (اسم)
پهلوان پنبه، گوشت، قلدر، گردن کلفت

brawn (اسم)
نیرو، نیروی عضلانی، گوشت، ماهیچه

meat (اسم)
گوشت، خوراک، غذای اصلی

viand (اسم)
غذا، گوشت، خوراک، خواربار، ماکولات

پیشنهاد کاربران

منبع. فرهنگ عمید
گوشت
گوشت ریشه ترکی دارد و به معنی چسبنده هست منتهی برای بدن، کاربردش بدین نحوه که به ادمی که چاق هست میگن گوشتیه، یعنی گوشت و چربی زیادی بخودش گرفته. پیچ گوشتی هم از همین ریشع هست یعنی چیزی که به پیچ میچسبد و برای باز کردن ان استفاده می شود
mate: گوشت 🥩
واژه گوشت
معادل ابجد 726
تعداد حروف 4
تلفظ gušt
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: gōst] ( زیست شناسی )
مختصات ( گُ وِ )
آواشناسی guSt
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
واژگان مترادف و متضاد
واژه گوشت.
متاسفانه بیشتر پیشنهادات بدرستی از واژه درست گوشت استفاده ننموده اند. گوشت از واژه گاو و گوسفند گرفته شده در اوستا gao - tanu و در. سانسکریت ghasa - tanu به چم از تن گاو امده میباشد. جهت ارج دادن به دیکشنری ابا دیس بهتر است از ریشه شناختی واژه ها تا شکل فیزیکی، مورد مصرف و خواص واژه مورد نظر استفاده شود
...
[مشاهده متن کامل]

گوشت
انواع قسمت های گوشت گاو
گوشت
به گوشت در زبان ازبکی Gosht ، تاجیکی Gusht ، پشتو ( غوښه ) ، اردو ( گوشت ) ، سندی گوشت ، اویغوری ( گۆش ) گفته می شود . همچنین در زبان هندی maans و در زبان کردی Meze ( مزه ) گفته می شود . این واژه در زبان انگلیسی به Meat تغییر یافته و در بسیاری از زبان های دنیا با اندکی تفاوت مشاهده می شود .
...
[مشاهده متن کامل]

بنگالی ، ، کانارا ، گجراتی، مراتی Mānsa ( مانشو ) ، تلوگویی ، مالایالامی Mānsam ( مان سام ) ، سینهالی mas ، چکی Maso ، اسلواکی ، نپالی maso ( مه سو ) ، هاوائیایی Mea ai ، ساموآیی Meat لیتوانیایی Mesa ، ( اسلوونیایی ، بلغاری ، بوسنیایی ، صربی ، کروات meso ) ، بلاروسی Miasa ، لهستانی Mieso ( می سو ) ، ارمنی Mis ، آلبانیایی mish میش ، پنجابی Miṭa ، روسیmyaso ( می یاسو ) ، اوکراینی Myaso ( می یا سو ) ، مقدونی Месо
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
در زبان آذری به گوشت اَت ( At ) در زبان ترکمنی Et ، در زبان ترکی استانبولی et ، قرقیزی et ، قزاقی Et
ترکی آذربایجانی Ət و تاتاری aт اَت گفته می شود .
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
در زبان کره ای به گوشت gogi ( گوگی ) می گویند به نظر می رسد تغییر یافته ی گوشت باشد . این واژه در زبان ولزی به Cig ( کیگ ) تغییر یافته . در زبان مجاری گوشت به hus ( هوش ) تبدیل شده و در زبان های ایسلندی Kjot ( کی اوت ) ،
نروژی kjott ، دانمارکی ) kod کود ) ، سوئدی kott ، یونانی Kreas ( کِری یَس ) با تغییراتی دیده می شود .
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
در زبان عربی به گوشت lahm ( لحم ) گفته می شود . این تلفظ با اندکی تغییر در ربان های مالتی Laham ، فنلاندی liha ، استونیایی Liha دیده می شود .
- - - - - - - - - - - - - - - - - -
در زبان های کاتالان Carn ، اسپانیایی Carne ، ( ایتالیایی ، پرتغالی ، رومانیایی ، کورسی ، گالیسیایی
Carne ( گرنه ) ) به گوشت گفته می شود . و تغییر یافته آن در زبان های سبوانو Karne ، فیلیپینی Karne ، اسپرانتو Karno گرجی khortsi دیده می شود .
- - - - - - -
در زبان اندونزیایی ، جاوه ای ، سوندایی ، مالایی به گوشت Daging گفته می شود .
- - - - - - - - - - - - -
در زبان های خوسایی ، زولویی ، کینیارواندایی به گوشت Inyama گفته می شود .

meat گوشت نوعی غذای حیوانی

نوعی غذا که از حیوان بدست می آید
من از آبادیس می خواهم که با کلمات جمله هم بسازد

بپرس