گندم

/gandom/

    wheat

فارسی به انگلیسی

گندم با
broth

گندم بریان
parched corn

گندم پوست کنده
groats

گندم خالص
whole-wheat

گندم سیاه
buckwheat

گندم فروش
corn-factor, wheat merchant

گندم گاوی
buckwheat

گندم گون
brunette, swarthy, tawny, brunet, swarthy, lawny

گندم ناب
whole-wheat

گندم نما
who shows wheat

گندم کوب
flail

مترادف ها

wheat (اسم)
گندم

پیشنهاد کاربران

گاهی ( زمانی ) و نمی ( بارانی، آبی ) :گندم" لری، گَنِم"آنچه بزرگترها زمانی میگفتند.
گندم یعنی گون دوم - - گون در لری و کلمه گنجشک و زبان پهلوی بمعنی تخم وبذر است کما اینکه به تخم مرد گون میگویند؟؟ و دوم همان هوم و خانه است گندم یعنی بور و دانه خانه
ترکا جالبند یکی میگه گندم بوغ دا ست واون یکی آمده گن رو گون کنه و دوم رو دم کنه تهش بگه گندم یعنی روزی ونمیدانه صدسال پیش گندم مال پولدارا وفقرا نون جومیخوردن و کرده آمده که الفبای فارسی خوب بنیان نذاشتند
...
[مشاهده متن کامل]
سرچ کن پهلوی اوستایی تا بفهمی الفبای عربی از روی الفبای پهلوی اوستایی ساخته شده. . . . بعد اَ اِ اُ رو یزید فارسی ساخت که اینا قابل فهم بشه ولی خط کردی که ه را جای اَ گذاشتند کمتر از صد سال ساخته شده اگر بالای هزارسالم بود ما حرکت داشتیم ولی در متن کلمه نبود خط شما هم کسی نپذیرفت چون درتشدید و جاهای دیگر میلنگه

"گندم" در اوستا به دوگونه کاربرد دارد:
1. گندم، جو: یَو ( yao )
به گونه های گوناگون بکار رفته است:
yaom، yavō، yavanāmca
( ( آن را با واژه دیگر اوستایی "yō" یکسان ندانید: کسی، یک کس، فردی، شخصی
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین این دو واژه را با واژه گندم یکی ندانید:
"جوانه گندم - gundō" و "خَِرمَن گندم - gundayāi ) )
2. خوردنی: خوار ( xvar )
خوراک: هُوُرُشَه ( hvourusha )
وَرجاوَندی ( تقدس ) گندم در فرگرد سوم وَندیداد اوستا:
در فرگرد سوم وَندیداد، بند23:
ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
کیست که به چهارمین درجه خوشبختی زمین می رسد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
کسی که هر چه بیشتر گندم و واستَر ( علوفه ) و درختان میوه دار بکارد و زمین خشک ( اوستایی: بایِرنام، هوشک - فارسی باستان: دوشیارا! ) را آبیاری و سرسبز کند!
در فرگرد سوم وَندیداد، بند 30 تا 32:
30. ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
دین مزدا ( مَزدَیَسنا ) از چه نیرو می گیرد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
دین مزدا ( زرتشتی ) هنگامی نیرو می گیرد که دانه گندم با کوشش فراوان کاشته شود!
بخشی از بند 31:
yō "yaom" kārayeiti hō ashem kārayeiti,
hō daēnām māzdayasnīm fravāza vazaite
معنی:
هر کس " گندم" کارد، راستی ( اَشا ) برداشت می کند!
پس این دین مزداپرستی را ( با این کار ) رواج می دهد
( ( بر روی سکه های زمانِ محمدرضا شاه پهلوی هم این بخش وَندیداد به خوبی آمده است تا مایه ی برکت و روزی افزونی شود:
کسی یا دستی که گندم می کارد، راستی می افشاند! ) )
32. هنگامی که گندم کاشته شود:
دیوها ( انگره های اهرمینی ) به جنب و جوش می افتند ( سردرگم می شوند )
چون گندم جَوانه بندد، دیوها از ته دل ناتوان و ناراحت می شوند و به گریه خیزند ( می افتند )
و هنگامی که گندم خَِرمن شد، دیوها می گریزند ( پا به فرار می گذارند، در می روند )

منابع• http://www.avesta.org/vendidad/
آگ
قَمح
حنطة [ ح ِ طَ ]
واژه گندم
معادل ابجد 114
تعداد حروف 4
تلفظ gandom
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: gantum] ( زیست شناسی )
مختصات ( گَ دُ ) ( اِ. )
آواشناسی gandom
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
گندم واژه ای ترکی و به معنی روزی است.
گون دم: روزی ام
گون در ترکی به معنی خورشید و روز است. دم هم مصدر است.
گون دم= روزیم،
گندم: روزی، برکت
سلام به کاربرگرامی امیر محمد
گندم فقط به معنی برکت نیستش
یعنی زیبایی، خوشبختی، منبع غذا های ایرانی، زندگی، نوعی گیاه و . . . 🌾🌾
۱~گندم =گ �ندم =گیاندم
الف ، گیان در کوردی =جان=ژیان در واقع زندگی
گندم =گیاندم =ژیاندم=زندگیتم=زندگیم
جاندم=جانم
متاسفانه رسم الخط فارسی در ابتدا اصولی ودرست بنیان نهاده نشد ه است به همین خاطر و در عصر حاضر ما کلمات را از روی نوشتار یاد گرفته ایم نه گفتار
...
[مشاهده متن کامل]

ومعنی درست گفتاری را از یاد برده ایم به امید یاد گیری درست وا صولی

اگ. . . . حط. . . . حنطه. . . . غله. . . .
گندم برکت همان چیزی که با ان نان درست میکنن و فتیر ارد کیک بیسکویت و . . . . . . . . . . . درست میکنند نان و فتیر با پنیر تخمه مرغ و . . . . . میخورند ارد نان فتیر و. . . . کیک خامه فوندانت و. . . . . . میخورند بیسکویت نمدونم میخورند
گندم یعنی طلا تر از طلا
گندم به ترکی: بوغدا
اگ، قمح
گندم ِِ نه بوَجْه: گندمی که از طریق نامشروع بدست آید.
( ( گرچه از مال و گندمِ نه بوجه
هم خزینهْ ت پُر است و هم انبار ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۷۵. )
به غیر از برکت چیزی پیدا نکردین همتون میگی
ن برکت
معنی اسم گندم برکت هستش من خیلی از اسمم خوشم میاد
امید زندگی. برکت
گندم یعنی جان و زندگی و ریشه ی آن پهلوی است که در اوستا زرتشتیان است
اگ
برکت زندگی
گندم یعنی برکت و نعمت
گندم ینی برکت . شاد ی ونعمت. افتخار میکنم به اسمم که گندمم
گندم برکت زندگیم
بقول استادم ک همیشه میگفت. . .
گندم، تو برکت سفره منی.
نعمت
برکت ، رحمت ، امید به زندگی ، امید به روزهای خوب
برکت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس