گناه

/gonAh/

    sin
    crime
    fault
    conviction
    error
    evil
    guilt
    immorality
    misdeed
    offense
    stumble
    transgression
    wrong
    sinful

فارسی به انگلیسی

گناه ادم و حوا
original sin

گناه است
it is a sin to

گناه امیز
sinful, vile, scarlet, sinfully, guiltily

گناه بخش
pardoner

گناه بستن به
incriminate, indict

گناه دارد
it is a sin

گناه دیگری را شستن
dirt

گناه ناپذیر
impeccable

گناه کبیره
cardinal, cardinal sin, mortal sin

گناه کردن
sin, transgress, to sin

گناه کسی را شستن
backbite

گناه کوچک
peccadillo

مترادف ها

offense (اسم)
توهین، حمله، رنجش، دلخوری، تجاوز، یورش، اهانت، گناه، بزه، تقصیر، لغزش، هجوم، قانون شکنی

blame (اسم)
سب، سرزنش، گناه، عتاب، اشتباه، مذمت

transgression (اسم)
تجاوز، گناه، خطا، تخلف، سر پیچی، عصیان

fault (اسم)
چینه، گناه، اشتباه، عیب، نقص، خطا، تقصیر، نا درستی، کاستی، گسله، شکست زمین، حرج

sin (اسم)
گناه، عیب، خطا، بزه، حرج، فسق، عصیان، معصیت

guilt (اسم)
گناه، جرم، بزه، تقصیر، مجرمیت

crime (اسم)
گناه، جرم، جنایت، بزه، تبه کاری، تقصیر، بدکاری

vice (اسم)
گناه، عیب، فساد، بدی، فسق، منگنه، فسق و فجور، خلفه، خبث

misdeed (اسم)
گناه، جرم، بزه، بدکرداری، خلاف، بد رفتاری، سوء عمل

delict (اسم)
گناه، جرم

misdemeanor (اسم)
گناه، بزه، تخطی از قانون

پیشنهاد کاربران

گناه یعنی تهدید.
انسان زرنگ تهدید را به فرصت تبدیل می کند. با خودداری از گناه، رشد و ثواب را می توان کسب کرد.
گناه یا معصیت در ادیان ابراهیمی به معنای نقض اراده و قانون خداوند است و در اصطلاح مذهبی به معنی سرپیچی از فرمان خداوند است. به باور پیروان گروهی از ادیان، انسان جزای گناه را یا در این جهان یا در دو جهان ( این جهان و جهان آخرت ) می بیند.
...
[مشاهده متن کامل]

گناهان اولیه که ریشهٔ سایر گناهان دانسته شده اند عبارتند از:
• تکبر که در داستان سجده نکردن ابلیس به آدم مدل شده و به رانده شدن ابلیس از بارگاه الهی منجر می شود.
• حرص که در داستان فریب خوردن آدم و حوا از ابلیس مدل شده و به رانده شدن آن ها از بهشت انجامید.
• حسد که در داستان هابیل و قابیل مدل شده و به کشته شدن هابیل توسط قابیل می انجامد.
تقسیم بندی های دیگری بر گناهان اولیه، مثلاً ۷ تایی نیز وجود دارد.
هفت گناه کبیره در الهیات مسیحی گناهانی هستند که ارتکاب آن ها مجازات دوزخ را به دنبال خواهد داشت.
دره را ترجمهٔ ذنب و گناه صغیره را ترجمهٔ معصیت گرفت.

گناهگناهگناه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/گناه
گناه واژه ای فارسی است که از �ویناه� یا �ویناس� در فارسی میانه و به معنای جرم و ضرر رساندن گرفته شده است.
این واژه به شکل �گنایا� وارد زبان آرامی به شکل �وناس� وارد زبان ارمنی و به شکل �جنحه� وارد زبان عربی شده است.
جنحه
گناه به زبان سنگسری
خِطه کار. . . . . رِه نادِرست. . . . . خِطا. . . . . رِه شیطون . . . . .
خِط شیطون. . . . . . . خِلاف رِه خِدا. . . . نا صِواب
ز گناه هر مرام و مسلکی دارد پیامی
ز فطرت هر کس خوب وبد دارد مقامی
...
[مشاهده متن کامل]

گناه ز شر دارد مقامی
انگار هر کس زهر دارد در جامی
هر کس در این عصر بر گناه ندارد غمی
چون گناه و ثواب بی جواب هست در جامی
ز هر ر ه بر خلاف امر خدا گناهی بر خود کامی
ز گناه در ره شیطان دارد پیغامی
گر ز امر خدا جدایی با گناه همدمی
خدا تو را دعوت به گلزار تو داری بر بریان دشت سلامی
ز گناه ز نافرمانی حق چهره سیاه در آن سرا دارد پیغامی
ز پیام حق در قرآن نافرمانی حق آید چهره سیاهی بر جامی
پارسی اندرین هستی حق و باطل در یک صراحی و جامی
ز هوشیار باید نرود بر ناحق تا ازاد شود بر دامی

با تاوان هم معنیه
در زبان دری در پهلوی گناه اوبال هم میگویند حالا ریشه اوبال را نمیدانم البته اینجا خواندم که ناس به انسان های زشت و بد و خسیس ووو میگویند این واژه ناس در زبان دری خیلی رایج و استفاده میشه به خصوص به انسانهای بد و زشت میگن فلان ادم را در عروسی خبرنکنید که ناس است و دیگر موارد زیاد است
هر عملکرد انسان که موجب گردد مسیر او به سمت کمال کُند شود را می توان گفت گناه.
حال از تفکر گرفته تا کلام و عملکرد. . .
در پارسی باستان واژه �ویناس� بوده است
در پارسی واژه هایی که با �و� آغاز میشده معمولا به �گ� تبدیل شده مانند
ورک به گرگ
وراز به گراز
ول به گل
ورز به گرز
ویناس به گناه
همچنین در پارسی نوین معمولا واکه�س� به واکه �ه� تبدیل شده مانند
ماسی به ماهی
مستر به مهتر
ویناس به گناه
فحشا
تابو
فسق . . .
گُناه -
پارسی باستان: ویناس ( هینیس ) :
وی ( هی ) : بِسوی، بِسمت، بِطرف
ناس ( نیس ) : نیستی و نابودی، فساد و تباهی، خرابی و ویرانی
یعنی کاری که ما را به سمت نیستی و نابودی می کشاند و به خود آسیب می رساند
...
[مشاهده متن کامل]

( ( سپس به گونه وَنا در اوستا بکار گرفته شد! ) )
ولی خود واژه گناه:
از ریشه پارتی ( پَهلوانیگ ) : گُناگ یا gan یعنی از بین بردنی یا تباه شدگی روح که از ویژگی های اهریمن هست، گرفته شده است!
واژه ناس ( نیس ) هم معنی است با واژه اوستایی جیام ( jyam ) ، که واژه gan هم از آن گرفته شده است!
واژه گُنَه ( گناه ) پارسی و جُنحه عربی از آن وام گرفته است!

زیف
گناه: گناه در پهلوی وناس winās و وناه wināh بوده است.
( ( گرت زین بد آید ، گناه من است ؛
چنین است و این دین و راه من است ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 209 )
...
[مشاهده متن کامل]

گناه با واژه هندواروپایی neḱ به معنای نابودی خاموشی مردگی ویرانی همریشه است. لغت neḱ در اوستایی بدل به وناس ( ویناس ) winās و وناه wināh ( همریشه با نعش ) شده ویناس از دو قسمت : وی = به سوی / نابودی معنی می دهد وناه هم که امروزه گناه گفته می شود از دو قسمت :وی←گو=اندر شدن ( به معنای وارد شدن ) به / ناه به معنی ویرانی و نابودساختگی معنی می دهد
پس معنی گناه می شود : وارد شدن در ویرانی و نابودی ( به عبارتی دیگر خود را در نابودی و هلاکت انداختن معنی می دهد .
واژه ی " گناه " فارسی ، پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه به شکل " جنحه " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه با همان شکل تغییر یافته در زبان فارسی کاربرد دارد .

اشتباه _ خطا
فسق
حرج
سییه
وزر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس