گمانه

/gomAne/

    bore
    borehole
    hypothesis
    sounding - line
    divining rod

فارسی به انگلیسی

گمانه زدن
conjecture, dowse, to dowse, to sound

گمانه زنی
probe, speculation

گمانه زنی کردن
speculate

گمانه کردن
hypothesize

مترادف ها

bore (اسم)
سوراخ، گمانه، منفذ، کالیبر تفنگ، سر خر

پیشنهاد کاربران

سلام
[زمین شناسی]چال های باریک و عمیقی که در نقاط مختلف احداث سازه، حفر می شود.
البته خانم رها، واژه theory و hypothesis با هم می فَرقه.
واژه برابر پارسی، برای واژه"Theory" و "Hypothesis" در زبان انگلیسی، و واژه "فرضیه" در زبان عربی - - - - HosAta

بپرس