گیج کردن، سردرگم کردن، سرگشته کردن، گم کردن
گم کردن، از دست دادن
گم کردن، تلف کردن، شکست خوردن، از دست دادن، باختن، مفقود کردن، زیان کردن
گم کردن، جا گذاشتن، در جای عوضی گذاشتن
گم کردن، اشتباه کردن، خطا کردن، نداشتن، فاقد بودن، از دست دادن، احساس فقدان چیزی را کردن
گم کردن، جا گذاشتن