حاشیه، گلابتون، زری، فش، سرمه، کوک برجسته و قلابی، زمزمه آب، صدای شرشر، مشروب مالت، ابجو دارای ادویه معطر، حلقه دود یا بخار
پیشنهاد کاربران
معنی اسم گلابتون در ثبت احوال ۱ - ( در صنایع دستی ) رشته های نازک طلا و نقره ( امروزه اغلب اکلیلی به رنگ طلا یا نقره ) که همراه تارهای ابریشم در زری بافی به کار می رود؛ ۲ - گل های برجسته از رشته های طلا و نقره که روی پارچه می دوزند؛ ۳ - ابریشم بافته ای به رنگ مو همراه با منگوله که به دنباله ی گیس می بندند. ... [مشاهده متن کامل]
شوشه
اسم زشتیه گلابتون .
گلابتون: [ عامیانه ] نخهای ابریشمی زرین و سیمین ( ( بعد یک کلاه مخمل بنفش زمخت از لای بقچه در آورد و به او نشان داد. دوره کلاه گلابتون دوزی شده بود. ) ( صادق چوبک ، چرا دریا طوفانی شده بود )