گل الود

/gelAlud/

    muddy
    turbid
    splashed with mud
    murky

فارسی به انگلیسی

گل الود شدن
muddy

گل الود و کثیف کردن
bedraggle

گل الود کردن
bemire, muddy, to make turbid or muddy

مترادف ها

thick (صفت)
سفت، انبوه، گل الود، چاق، کلفت، ستبر، ضخیم، تیره، غلیظ، پر پشت، چاق و چله، گرفته، ابری، زیاد، صخیم

bedraggled (صفت)
کثیف، گل الود، الوده، خیس

muddy (صفت)
گل الود، تیره، گلی، چرکین، پر از گل

shod (صفت)
گل الود

turbid (صفت)
گل الود، تیره، مه الود، کدر، درهم و برهم

feculent (صفت)
گل الود، مثل مدفوع

پیشنهاد کاربران

به کردی جنوبی ( لهجه کرمانشاهی/کلهری ) :
لیخِن=Līxen
کثیف و گلی یا گلی شدن آب
( گ _ ُ ) :
*دچاره تهو و استفراغ شدن
*پوسیده شدن
*نو گُل
*درخت یا بوته ای که شروع به شکوفه و غنچه دادن کرده باشد.
*گُل همیشه بهار یعنی همیشه غنچه و گل دارد
( گ – ِ ) :
*کثیف شده ، *آلوده، *گرفتار عذابی شدن
...
[مشاهده متن کامل]

*گِلی که به واسطه کثیفی دیگر پاک نباشد *اشاره به انسانی دارد که به چیزی مبتلا گشته، و سخت بتواند از آن خلاص شود، و بسته به نوع جمله به دوصورت زیر بیان می شود.
مثال:آلوده به عشق، جنبه ی مثبت
مثال:آلوده به شهوت ، جنبه ی منفی
*زمینی که آلوده شده باشد

یعنی اب را کثیف کردن . یعنی کثیف .
آب گلی
آلوده
گلی
کثیف

بپرس